کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


آخرین مطالب


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to armenia


جستجو


 



چهار چوب پژوهش:
چهارچوب پژوهش پنداشتی وبراساس مفهوم چاقی ، اضافه وزن وعوامل مرتبط با آن در کودکان می باشد. که در این راستا مفاهیمی چون تعریف وشیوع چاقی و اضافه وزن ،علت چاقی، عوارض چاقی، تشخیص ودرمان وروشهای پیشگیری از چاقی ، اضافه وزن وعوامل مرتبط با آن شرح داده می شود.
عدم تعادل در وزن: اضافه وزن و چاقی
مقدار معینی چربی در بدن برای حفظ حیات لازم است. این مقدار در زنان ۲۰- ۱۸درصد و در مردان ۱۵درصد وزن بدنشان می باشد. در دختران بلوغ وقتی اتفاق می افتد که میزان چربی بدن آنها جهت تولید هورمون های جنسی محلول در چربی به یک میزان خاص رسیده باشد. وجود این مقدار چربی طبیعی شناخته می شود(۱۸).
پایان نامه - مقاله - پروژه
Obesity واژه ای است از ریشه لاتین Obeder به معنای خیلی چاق. در واقع چاقی وضعیتی است که در آن ذخایر چربی در بدن افزایش یافته و به حدی برسد که به سلامت فرد آسیب برساند. همچنین طبق تعریف اضافه وزن[۴] شرایطی است که در آن وزن فرد از مقدار استاندارد آن بر طبق قد تجاوز کند(۱۹).
اگرچه اغلب چاقی معادل اضافه وزن در نظر گرفته می شود ولی لزومأ این طور نیست. ممکن است افرادی که بدن عضلانی دارند بدون آنکه بافت چربی اضافی داشته باشند چاق محسوب شوند و یا ممکن است ظاهر شخص چاق باشد و در عین حال وزنش در حد معمول و استاندارد باشد. با این همه دراغلب افراد٬ چاقی و اضافه وزن همسو با یکدیگرند (۲۰).
وزن کودک یکی از معیارهای پایه جهت بررسی سلامت ورشد کودک محسوب می شود.در واقع وزن مناسب کودک نشان دهنده رشد مناسب وسلامتی وی است.(۲۱) اگر چه وزن مناسب در هر سنی در کودک نشان دهنده سلامتی کودک است،ولی تغییرات آن چه به صورت کاهش وچه به صورت افزایش،نشان دهنده اختلال سلامتی است.امروزه مشخص شده افزایش وزن وچاقی به علت افزایش دریافت انرژی بیش از نیاز اتفاق می افتد که جهت سلامتی فرد خطرناک است(۷).
متاسفانه یافته های اخیر حاکی از افزایش شیوع چاقی در کودکان جهان است.طبق نظر کارشناسان سازمان جهانی بهداشت،چاقی در میان تمام کودکان جهان به عنوان یک معضل بهداشتی در حال همه گیر شدن است وباید هرچه زودتر و سریعتر ریشه های این اختلال مورد بررسی قرار گیرد.طبق آمار سازمان جهانی بهداشت[۵] تقریبأ ۱۵۵ میلیون کودک سن مدرسه در سراسرجهان دارای مشکل اضافه وزن یا چاقی می باشند. شیوع چاقی درکودکان طی دو تا سه دهه اخیربه طور قابل ملاحظه ای افزایش یافته است(۱۳).
امروزه مشکل چاقی از مهمترین مشکلات رشد و تغذیه کودکان و نوجوانان است. بین ۵ تا ۲۰درصد از کودکان و ۱۰ تا ۱۵درصد از نوجوانان در کشور آمریکا با مشکلات چاقی و اضافه وزن روبه رو هستند. این مساله همچنان روبه افزایش است. در ۱۵ تا ۲۰ سال گذشته تعداد کودکان چاق (بین شش تا دوازده ساله) حدود ۵۴ درصد و تعداد نوجوانان چاق (سیزده تا هفده ساله) نزدیک ۳۹درصد افزایش داشته است. کوشش های انجام شده برای کاهش وزن و جلوگیری از چاقی هم به جایی نرسیده است(۲۲).
طبق آمارهای موجود ۲۲ میلیون کودک زیر ۶ سال جهان دارای اضافه وزن ومشکل چاقی می باشند. طبق نظر ویلی و وانگ[۶] شیوع چاقی در کودکان پیش دبستانی ۲۶ تا ۴۰ درصد و در نوجوانان تا ۴۵ درصد می باشد(۷).
اگر چه اطلاعات کمی در مورد میزان شیوع چاقی در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران وجود دارد ولی یافته های اخیر حاکی از آن است که شیوع چاقی در کودکان دبستانی وپیش دبستانی ایرانی افزایش یافته است.اگر چه نتایج مطالعات قبلی بیانگر یک افزایش وزن ۱۶ درصدی وشیوع چاقی ۷ درصدی در کودکان ایرانی بوده است ولی تحقیقات اخیر بیانگر این مساله است که میزان افزایش وزن در کودکان پیش دبستانی ایرانی تا ۸/۱۴ درصد وشیوع چاقی در آنان تا ۸ درصد افزایش یافته است.لذا افزایش ناگهانی میزان اضافه وزن وچاقی در کودکان ونوجوانان به یک مشکل بهداشت عمومی تبدیل شده است(۲۳).
همچنین تحقیقات نشان می دهد که چاقی دوران کودکی مقدمه ای برای چاقی دوران بزرگسالی محسوب می شود. وانگ (۲۰۰۴) هم مطرح می کند که چاقی دوران کودکی و نوجوانی یکی از عوامل مهم ایجاد چاقی در بزرگسالی محسوب می شود بطوری که چاقی بعد از سن سه سالگی قویا با چاقی دوران بزرگسالی ارتباط دارد(۱۱).
ایرانزاد (۱۳۸۱)هم در این راستا مطرح می کند که افزایش بیش از اندازه وزن در ۶ ماهه اول زندگی با چاقی در سنین ۶ تا ۸ سالگی ارتباط دارد.بنابراین به نظر می رسد که چاقی در سالهای بعدی زندگی بیشتر به اضافه وزن وچاقی دوران کودکی مربوط می شود و اغلب کودکان چاق ، در سالهای بعدی زندگی افراد چاقی خواهند بود(۲۱).
اما نکته دیگر اینکه چاقی دوران کودکی نه تنها با افزایش وزن وچاقی دوران بزرگسالی مرتبط است ، بلکه مشکلات جسمی فراوانی راهم جهت بزرگسالان در پی دارد.چاقی یک مشکل بهداشتی تغذیه ای محسوب شده ورابطه بین چاقی ومرگ زودرس به علت بیماری قند ، پرفشاری خون ونارسایی قلبی دربزرگسالان به خوبی تایید شده است(۵).
از آنجایی که بین چاقی دوران کودکی با افزایش احتمال چاقی دوران بزرگسالی ومشکلات جسمی ناشی از آن یک ارتباط تنگاتنگ وجود دارد، امروزه چاقی دوران کودکی بعنوان یکی از چالش های مهم سلامتی محسوب می شود(۱۱).
برای چاقی تعاریف مختلفی مطرح شده است. نلسون[۷](۲۰۰۶) افزایش تجمع چربی در بدن را تحت عنوان چاقی تعریف می کند.(۵) ایرانزاد(۱۳۸۱) هم معتقد است که چاقی به تجمع بیش از حد چربی در بافت های زیرجلدی وسایر بافت ها گفته می شود(۲۱).
در هر صورت تعاریف متداول چاقی عبارتست از افزایش مبزان چربی بدن بیش از۴۶ درصد در مردان و۴۶-۴۰ درصد در زنان نسبت به وزن بدن ، افزایش وزن ۲۰ درصد بیشتر از وزن متناسب با قد وجثه، افزایش دور کمر بیشتر از ۸۸ سانتی متر در زنان و۱۰۲ سانتی متر درمردان ودر نهایت اینکه افزایش شاخص توده بدنی بیشتر از۲۵ را افزایش وزن وبیشتر از ۳۰ را چاقی تعریف می کنند(۱۱).
اما چون دامنه قد ووزن در کودکان متفاوت است،ارائه تعریفی دقیق از چاقی کودکان دشوار است.در این مورد ویلی ووانگ (۲۰۰۳) مطرح می کنند که چون دامنه قد ووزن طبیعی در کودکان متفاوت بوده واین دامنه در سنین مختلف تغییر می کند این مسا له ارائه یک تعریف دقیق از چاقی در کودکان را با مشکل مواجهه کرده است.پس چون دامنه قد و وزن در کودکان متفاوت است واین دامنه با رشد کودک تغییر می کند بنابراین امروزه جهت تعریف چاقی از معیار شاخص توده بدن استفاده می شود. چرا که این معیار قویأ با چربی زیر جلدی وچربی کلی بدن کودک مرتبط بوده ونه تنها تعریف دقیقی از چاقی را ارائه می دهد بلکه یک معیار بسیار تخصصی دراین زمینه محسوب می شود(۱۱).
بهرمن(۲۰۰۴) هم در این راستا می نویسد که بهتر است برای تعریف چاقی از معیار شاخص توده بدنی که از تقسیم وزن(کیلوگرم) برمجذورقد(متر)بدست می آید،استفاده شود چرا که این معیار متناسب با سن کودک تغییر یافته وامکان ارائه یک تعریف دقیق از چاقی را جهت کودکان فراهم می کند.طبق این معیار اگر ضریب شاخص توده بدنی کودک بین صدک ۹۵-۸۵ باشد اضافه وزن و اگر بالاتر از صدک ۹۵ باشد چاقی مطرح می گردد(۵).
عوامل مرتبط با چاقی:
تا کنون علت مشخصی در ایجاد چاقی انسان شناخته نشده است و نمی توان عامل خاصی را موجب ایجاد چاقی در انسان دانست.چرا که عوامل متعددی در ایجاد آن دخالت دارند. ولی افزایش انرژی دریافتی از مهمترین عوامل چاقی محسوب می شود.وقتی انرژی دریافتی بیشتر از انرژی مصرف شده در بدن فرد باشد، این افزایش انرژی دریافت شده در بدن فرد به صورت چربی ذخیره شده وچاقی اتفاق می افتد(۲۳).
در این راستا شجاعی تهرانی به نقل از پارک وپارک (۱۳۸۱)هم عنوان می کند که چاقی یک مشکل بهداشتی تغذیه ای محسوب شده که علت اصلی آن دریافت زیاد انرژی است . از دیدگاه علمی همه فرضیات مربوط به چاقی به مصرف بیش از حد انرژی از راه خوراک واگذار می شود.این موضوع پایه ای معتبر برای توصیه های درمانی وپیشگیری محسوب می شود(۵).
اگر چه چاقی در اثر افزایش دریافت انرژی بیش از نیاز بدن بطور ثابت وطولانی مدت اتفاق می افتد ولی عواملی همچون اختلالات غدد داخلی،اختلالات سیستم اعصاب مرکزی،عوامل اجتماعی ومسائل ژنتیکی هم نقش مهمی در این زمینه دارند(۱۱).
بهرمن(۲۰۰۴) نیز معتقد است که علاوه بر دریافت انرژی،عوامل محیطی وژنتیکی نقش مهمی در ایجاد چاقی به عهده دارند. بیماری ها نیز از جمله عواملی هستند که میتوانند بر افزایش وزن کودکان موثر باشند(۲۴).
عوامل ژنتیکی وچاقی:
ژنتیک از جمله عوامل تاثیرگذار بر ایجاد چاقی محسوب می شود. وانگ (۲۰۰۳) در مورد این تاثیر مطرح می کند که والدین چاق تاثیرمهمی در ایجاد چاقی کودکان دارند به گونه ای که میزان شیوع چاقی در کودکان دارای هر دو والد چاق ۸۰ درصد است ، در حالی که این میزان در کودکان متولد شده از والدین غیر چاق ۱۴ درصد است(۱۱).
چاقی به وفور در خانواده ها دیده می شود.نحوه توارث وزن بدن مشابه توارث قد است.ولی وراثت آن معمولا مندلی نیست وتشخیص نقش ژنها وعوامل محیطی مشکل است. اینکه فرزند خوانده ها از نظر چاقی معمولا به والدین زیستی خود شباهت پیدا می کنند ونه به والدینی که آنها را به فرزندی پذیرفته اند، دلیل محکمی بر نفوذ ژنی است(۲۵).
بسیاری از عوامل عصبی و هورمونی موجود در تنظیم وزن به شکل ژنتیکی کار می کنند.اولین پژوهش ها درباره نقش وراثت در چاقی، آن را ۶۶ تا ۸۸ درصد دانستند اما تخمین دقیق تر نقش این عامل حدود ۳۳ درصد بوده است. تعداد ژنها ، عوامل وشاخص های کروموزومی همراه فنوتیپ های چاقی مفرط حدود چیزی بیش از ۲۵۰عدد بوده اند(۲۶).
با اینکه ژنهای بسیاری در چاقی نقش دارند دو مورد از آنها بیشتر مورد توجه بوده اند:ژن Ob وadenoreceptor-3B . ژن Ob موجب شکل گیری لپتین وجهش می شود.مکانیزم مربوطه در حال مطالعه است ولی برخی دانشمندان معتقدند که نقش Ob در چاقی در آدمی ناچیز است. ژن adenoreceptor-3B که در بافت چربی قرار دارد در تنظیم RMR[8] نقش داشته و به تعدیل چربی کمک می کند.احتمالا این ژن عامل اصلی چاقی نیست وتنها در آن سهمی دارد(۲۷).
در واقع هیچ کدام از این عوامل گوناگون نمی توانند به تنهایی نقش مجزایی در چاقی داشته باشند. پیشنهاد می شود که چاقی را هتروژن وپلی ژنیک تصور کنیم که هیچ ژنی به تنهایی عامل آن شناخته نمی شود.به علاوه در حالی که ژنها به نظر آسیب پذیری در برابر چاقی را افزایش می دهند سایر عوامل باید در هنگام بروز چاقی حضور داشته باشند(۲۸).
بیماریها وچاقی:
بیماری ها نیز از جمله عواملی هستند که میتوانند بر افزایش وزن کودکان موثر باشند. ایرانزاد (۱۳۸۱) در این رابطه مطرح می کند که اختلالات غدد درون ریز وضایعات سیستم اعصاب مرکزی از عوامل ایجاد کننده چاقی می باشند ولی آنها از عوامل نادر در ایجاد چاقی محسوب می شوند(۲۱).
در این رابطه جزائری (۱۳۸۲) هم مطرح می کند که اختلالات غدد درون ریز مانند کم کاری غده تیروئید وپرکاری غده فوق کلیوی در ایجاد چاقی تاثیر دارد.ولی تنها یک درصد از چاقی ها بعلت این اختلالات ایجاد می شود.وهمچنین کیست تخمدان هم بندرت موجب چاقی می شود(۴).
وانگ (۲۰۰۳) هم معتقد است که کمتر از ۵ درصد از موارد چاقی در کودکان ناشی از بیماری های زمینه ای مثل کم کاری غده تیروئید ، افزایش سطح انسولین خون ، اختلال عملکرد عصبی ناشی از سرطان ، ضربه ، عفونت وسوانح عروقی اتفاق می افتد. البته چاقی می تواند ناشی از دیستروفی های[۹] عضلانی ، فلجی ، سندرم داون[۱۰] ، اسپاینا بیفیدا[۱۱] و یا دیگر بیماریهای محدود کننده حرکتی هم ایجاد شود که در مجموع همگی از عوامل چاقی محسوب می شوند(۱۱).
افزایش سن با کاهش صرف کالری همراه است واین به دلیل ۲ درصد کاهش تدریجی در میزان متابولیسم در حال استراحت[۱۲] به ازاء هر ۱۰ سال وهمچنین کاهش میزان فعالیت های فیزیکی است(۱۸).
اصولا مقدار مشخصی چربی برای تولید هورمون های زنانه بسیار ضروری به نظر می رسد اما همین مقدار برای مردان ممکن است چربی زاید در نظر گرفته می شود(۳۰).
چاقی و بیماری زائی:
چاقی در ایجاد بسیاری از بیماری های غیرمسری اهمیت دارد در حالی که در گذشته تنها به عنوان عامل مرتبط با این بیماری بیان می شد. در سال ۱۹۹۸ ٬ انجمن قلب آمریکا اعلام کرد که چاقی از یک عامل خطر مستعد کننده به یک عامل خطر اصلی تبدیل شده است. چاقی بیماری مزمنی است که نمی توان آن را حالتی دانست که فقط موجب از بین رفتن زیبائی فرد و یا تغییر قضاوت مردم درباره شخص می شود. در افرادی که دچار چاقی عارضه دار هستند میزان مرگ و میر ۱۲ برابر می شود. به خصوص این افزایش با تجمع چربی در داخل شکم بارزتر است (۳۱).
دیابت و مقاومت به انسولین:
افزایش انسولین در خون و مقاومت به انسولین تابلوهای بالینی شایع چاقی هستند که با بالارفتن وزن افزایش می یابند و با از دست دادن وزن کاهش پیدا می کنند. مقاومت به انسولین بیشتر با چربی داخل شکمی مرتبط است تا چربی موجود در سایر نواحی بدن. سال هاست که دانشمندان به دنبال جستجوی ارتباط مولکولی بین چاقی و مقاومت به انسولین در بافت هایی نظیر چربی٬ عضله و کبد هستند. اما مکانیسم دقیق مقاومت به انسولین هنوز به طور کامل شناخته نشده است. با افزایش شدت چاقی میزان انسولین پایه افزایش می یابد که ممکن است ناشی از افزایش ترشح انسولین یا کاهش کاتابولیزه شدن آن در کبد باشد. همچنین کاهش تعداد گیرنده های انسولین در بافت ها نیز مطرح می باشد (۳۳).
چاقی همچنین عامل خطر عمده ای برای بروز دیابت محسوب می شود و قریب به ۸۰درصد بیماران مبتلا به دیابت قندی نوع ۲ چاق هستند. کاهش وزن و ورزش حتی در مقادیر اندک با افزایش حساسیت به انسولین همراه است و اغلب موجب کنترل گلوکز در افراد مبتلا به دیابت می شود (۱۱).
بیماری های قلبی- عروقی :
علت اصلی مرگ و میر در افراد چاق٬ بیماری های عروق کرونر می باشد. چاقی به خصوص نوع شکمی آن به میزان زیادی با پرفشاری خون و سکته مغزی به ویژه در افراد جوان نسبت دارد. با این حال تاثیر این فاکتور های خطر با کاهش وزن کم می شود. بعد از متعادل کردن اثر سن و استعمال دخانیات خطر انفارکتوس میوکارد اعم از کشنده و یا غیرکشنده در میان زنان با BMI>29 سه برابر احتمال بروز آن در زنان لاغر می شود. تری گلیسیرید و LDL باعث تشکیل پلاک های آترومی می شود اما افراد چاق علاوه بر آن در معرض اختلال فاکتورهای انعقادی خون نیز می گردند که احتمال بروز ترومبوز و انفارکتوس میوکارد را افزایش می دهد.
این اختلالات با کاهش وزن بهبود می یابند. هایپرتانسیون ناشی از چاقی با افزایش مقاومت عروق محیطی و برون ده قلب٬ افزایش تون سیستم سمپاتیک٬ افزایش حساسیت به نمک و احتباس نمک با واسطه انسولین همراه است(۵۰).
اختلالات تولیدمثل:
اختلالاتی که بر محور تولیدمثل تاثیر می گذارد هم در مردان و هم در زنان با چاقی همراه هستند. با افزایش بافت چربی٬ هیپوگنادیسم در مردان دیده می شود که الگوی توزیع آن نسبت به زنان تیپیک تر است. در مردانی که وزن آنها بیش از ۱۶۰درصد وزن ایده آل بدن است٬ اغلب تستوسترون پلاسما و گلوبولین متصل شونده به هرمون های جنسی کاهش یافته و سطح استروژن که از تبدیل آندروژن های آدرنال در بافت چربی تولید می شود افزایش می یابد. ممکن است ژنیکوماستی نیز دیده شود. با این وجود در اغلب این افراد ظاهر مردانه٬ لیبیدو٬ توانایی جنسی و اسپرماتوژنز سالم و دست نخورده باقی می مانند. ممکن است تستوسترون آزاد در مردان مبتلا به چاقی عارضه دار که وزن بیش از ۲۰۰درصد بالای وزن ایده آل دارند کاهش یابد.
از مدت ها پیش معلوم شده است که در زنان٬ چاقی به خصوص چاقی بالاتنه با اختلالات قاعدگی همراه است. یافته های شایع عبارت اند از افزایش تولید آندروژن٬ کاهش گلوبولین متصل شونده به هرمون های جنسی و افزایش تبدیل محیطی آندروژن به استروژن. اکثر زنان چاق که دچار اولیگومنوره هستند به سندرم تخمدان پلی کیستیک باعدم تخمک گذاری و هیپرآندروژنیسم تخمدانی مبتلا می باشد و ۴۰درصد زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک٬ چاق هستند(۲۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-08-15] [ 10:10:00 ب.ظ ]




۲٫۷٫۲- نتیجه گیری
دریای خزر یک دریای داخلی و تحت حاکمیت مشترک ایران و کشورهای اطراف آن است. ادعاهای آنها تاکنون دریا را به‌عنوان یک دریای مشترک قلمداد نموده اما بعضی از شواهد مانند وجود منطقه ماهیگیری و منطقه انحصاری بهره برداری از بستر دریا مجاور ساحل که توسط کشور ایران و شوروی سابق به رسمیت شناخته شده است مخالف این نتیجه گیری است. صرف‌نظر از اینها هیچ مرز رسمی دریائی بین ایران و کشورهای اطراف دریای خزر وجود ندارد و به‌علت قابل اعمال نبودن حقوق دریاها در دریای خزر در مورد ماهیگیری، بهره برداری از بستر دریا و کنترل آلودگی و تحدید حدود فلات قاره و تعیین نظام حقوقی دریای خزر به عهده کشورهای اطراف آن گذاشته شده که طبق حقوق بین الملل آن را معین کنند و در صورت بروز هرنوع اختلاف باید صرفاً خود آنها را حل و فصل نمایند. با این حال همکاری ایران و شوروی سابق ممکن است سابقه حقوقی مفیدی برای سایر دریاهای مشابه باشد. می توان گفت که ایران در این زمینه در موقعیتی است که یک موضوع حقوقی مهمی را به حقوق بین الملل اضافه نمایند.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
اما در کل می توان گفت همواره آن چه در قانون گفته می شود و آن چه به صورت نظریه های تئوریک در قوانین بین المللی می خوانیم با آن چه در عالم اجرا می گردد تناقضاتی مشاهده می شود که ناشی از نارسایی قوانین و در برخی موارد عدم پایندگی کشورها به خصوص کشورهایی با قدرت سیاسی بالا (ابرقدرت ها) می باشد. جهت جبران عملی و همه جانبه آلودگی نفت و مواد آلاینده دیگر در سطح دریا به عنوان یک موروث بزرگ بشری که از گذشته تاکنون در اختیار بشر قرار گرفته و محیطی برای زندگی جانوران است.
کمیته تکنیکی با فناوری روز جهت جبران همه جانبه و بی قید و شرط ضرر و زیان زیر نظر سازمان ملل متحد و سازمان بین المللی دریاها (IMO) تشکیل شود که دارای ابزاری قدرتمند و حیات همه کشورها چه نفت خیز و چه غیر نفت خیز، چه ساحلی و چه غیر ساحلی باشد[۱۴].
۲٫۸- حفاظت و حمایت از تنوع زیست دریایی از طریق شیلات فعال
استفاده از اصطلاح تنوع زیستی دریایی به دنبال کاربرد این مفهوم در ماده دوم کنوانسیون تنوع زیستی (سی بی دی) بر همین اساس، تنوع زیستی نه تنها شامل تنوع در گونه ها از جمله گیاهان، پستانداران، ماهی ها و دیگر موجودات زنده دریایی می گردد، بلکه شامل تنوع در اکوسیستم ها می شود که این موجودات در آن زندگی می کنند و همجنین تنوع ‍ژنتیکی در میان گونه ها را در بر می گیرد. اجزا ملموس تنوع زیستی شامل زیستگاهها، اکوسیستم ها، جمعیت گونه ها و مواد ژنتیکی می شود. اصطلاح «محیط زیست دریایی» در مفهوم گسترده ای استفاده می گردد و شامل دریاها و اقیانوس ها و حیات دریایی آنها می شود که دربرگیرنده ی خلیج ها و نواحی ساحلی است که البته شامل آب های داخل خشکی ها نمی شود
در بیانیه وزرایی کوالالامپور در سال ۲۰۰۴ که در چارچوب کنوانسیون تنوع زیستی مطرح شد این نکته آمده است که: تنوع زیستی به‌طور بی سابقه ای به علت فعالیت های انسانی در حال نابودی است. این بیانیه قطعا شامل تنوع زیستی دریایی نیز می گردد.
قوانین ملی و بین المللی ابزار ضروری و لازمی برای سامان دادن به فعالیت های انسانی با هدف جلوگیری یا کاستن تهدیدات علیه تنوع زیستی دریایی هستند.
رژیم بین المللی شامل اسناد الزام آور حقوقی و غیر الزام آوری می گردد که در سطح جهانی و منطقه ای یا ناحیه ای تصویب شده اند. در حالی که هدف اولیه بسیاری از این اسناد ممکن است همیشه حمایت و محافظت از تنوع زیستی و دریایی نباشد، اما مسلما این اسناد در رسیدن به این هدف نقش مثبت و مهمی دارند.
به منظور کسب اطمینان از اینکه اسناد بین المللی خواه الزام آور یا غیر الزام آور به لحاظ حقوقی موثر و کار آمد باشند، معمولا نیاز به اجرای این اسناد در سطوح ملی و غالبا به‌وسیله ی ابزارهای قانون گذاری است.
دریا ها و اقیانوس ها حدود هفتاد در صد از سطح کره زمین را پوشانده اند و نقش مهمی در برقراری و حفظ توازن اکولوژیک زمین ایفا می کنند. دریا ها و اقیانوس ها یک سوم از اکسیژنی را که ما تنفس می کنیم تولید می کنند، منبعی با ارزش از پروتئین هستند و تغییرات آب و هوایی جهانی را تعدیل می کنند. نواحی دریایی و ساحلی اکوسیستم های گوناگونی را در خود جای داده اند که از جمله صخره های مرجانی هستند که در نواحی گرمسیری، جنگل های حرا و پوشش های گیاهی بستر دریا یافت می شوند. بخش اعظمی از این اکوسیستم ها طیف وسیعی از حیات دریایی را حمایت می کنند که از شکارچیان اصلی از قبیل پستانداران دریایی تا ارگانیسم هایی نظیر جلبک ها که در پایین ترین سطح زنجیره‌ی غذایی قرار دارند، متغیر است. حفظ فراوانی و تنوع زیستی این اکوسیستم ها برای سرتاسر شیلات از جمله پرورش آبزیان بسیار حیاتی است. برای بسیاری از مردم جهان محیط زیست دریایی نه تنها منبع بسیار مهم مواد پروتئینی است، بلکه فعالیت هایی نظیر شیلات، حمل و نقل دریایی و گردشگری نیز که از منابع در آمد به حساب می آید وابسته به محیط زیست دریایی است.
نیاز به حمایت و نگه داری از تنوع زیستی دریاها به صورت ویژه برای ارگانیسم ها و زیستگاه هایی که بسیار بومی هستند به این معنی که فقط در مناطق محدودی در جهان وجود دارند بسیارضروری است. برای مثال، اقیانوس هند چهارصد و هشتاد و دو گونه‌ی مختلف از صخره های مرجانی دارد که بیست و هفت در صد آنها فقط در یک منطقه است. نمونه‌ی دیگر در دریای بالتیک است که بزرگترین مجموعه‌ی آب شور جهان را در خود جای داده است و زیستگاه های بی نظیری در آن وجود دارد که ارگانیسم های دریایی نادری را در خود جای داده است. کوه های زیردریایی در اعماق دریاها نیز به علت ویژگی های بومی خود شهرت زیادی دارند.
فقط منابع زنده در دریاها نیستند که برای انسان ها مفید هستند. بهره برداری از منابع دریایی غیر زنده از قبیل نفت، گاز، شن، ماسه و الماس و دیگر منابع معدنی با ارزش در آمدهای زیادی را عاید کشور ها می کند. منافع محیط زیست دریایی تنها به منابع ملموس آن محدود نمی شود. عبور کابل های ارتباطی و مخابراتی، خطوط لوله، حمل و نقل دریایی، گردشگری و انواع فعالیت های ساختمانی از دیگر استفاده های محیط دریایی هستند. فعالیت های ساختمانی لزوما به استخراج منابع از جمله ساخت سکوهای نفتی محدود نمی شود، بلکه ممکن است به شکل ایجاد خشکی در داخل دریا، ساخت جزایر مصنوعی یا تاسیساتی برای تولید انرژی از آب، جریان های آبی یا بادی ظاهر شود. از کاربرد های دیگر محیط زیست دریایی تحقیقات علمی دریایی است که منافع بالفعل یا بالقوه ای را برای همه ی کشورها در خصوص مسائلی از جمله پیش بینی وضع آب و هوا، مطالعه‌ی تاثیرات جریان های اقیانوسی و نیروهای طبیعی که در بستر اقیانوس ها در جریان هستند، دارند. از تازه ترین استفاده های دریایی مطالعه درباره‌ی کاربردهای منابع دریایی در حوزه های پزشکی، دارویی و بهره گیری از مواد ژنتیکی آنهاست. به این منظور که بتوانند کاربردها و استفاده های ارگانیسم های زنده‌ی دریایی و مواد ژنتیکی آن را شناسایی کنند. در حالی که برخی این روش را به عنوان تحقیقات علمی دریایی می شناسند، برخی نیز ترجیح می دهند که از این مسئله با عنوان یک فعالیت منبع یاد کنند.
بسیاری از فعالیت های انسانی که در خشکی صورت می گیرد در نهایت بر محیط زیست دریایی تاثیر گذار است. فعالیت های صنعتی و روش های مدرن کشاورزی تولید کننده‌ی آلاینده های زیادی هستند که بطور مستقیم وارد محیط زیست دریایی می شوند یا در نهایت از طریق هوا یا رود خانه ها وارد محیط زیست دریایی می شوند. از جمله‌ی این آلاینده ها می توان به مواد شیمیایی مورد استفاده در کشاورزی، فلزات سنگین و زباله های هسته ای اشاره کرد. این آلاینده ها پس از ورود به محیط زیست دریایی باعث بیماری و مرگ موجودات زنده می شوند و زیست گاه های دریایی را نابود می کنند و یا در غیر این صورت تاثیرات منفی بر کارکرد اکوسیستم های دریایی می گذارند. اگر ارگانیسم های آلوده توسط انسان مصرف شود، ممکن است باعث ورود مشکلات بهداشتی جدی برای سلامت انسان ها شود.
افزایش جمعیت انسان در سطح جهان در دهه های اخیر و افزایش تراکم جمعیت در نواحی ساحلی مشکلات بیشتری را برای محیط زیست دریایی ایجاد کرده است. براورد شده است که هم اکنون شصت و هفت درصد از جمعیت کنونی جهان در سواحل دریا در شعاع شصت کیلومتری از ساحل زندگی می کنند که این رقم همچنان رو به افزایش است. بسیاری از شهرها از جمله سائوپائولو، شانگهای، هنگ کنگ، مانیل، جاکارتا که بیشترین میزان رشد جمعیت را دارند در ساحل دریا یا نزدیک به آن قرار دارند. این جمعیت های رو به رشد نه تنها فشار را بر بهره برداری از منابع در نواحی ساحلی زیاد می کنند، بلکه به فعالیت های انسانی هم در دریا و هم در خشکی فشاری فزاینده بر محیط زیست دریایی وارد می آورند. تاثیرات فضولات انسانی به تنهایی تبدیل به یک نگرانی جدی شده است.
همه این استفاده ها و کاربرد ها خواه مرتبط با منابع باشد یا مرتبط به این منابع نباشد، خواه این استفاده ها در خشکی صورت بگیرد یا در دریا صورت بگیرد، همراه با تاثیراتی بر محیط زیست دریایی خواهد بود و به احتمال زیاد بر تنوع زیستی نیز تاثیر گذار خواهد بود. گستره‌ی انواع استفاده ها از محیط زیست دریایی و همچنین شدت این استفاده ها همیشه همراه با قوانین و مقررات مورد نیاز در سطوح ملی، منطقه ای یا جهانی همراه نبوده است. همچنین در صورتی که چنین مقرراتی هم وجود داشته باشد، پیروی از این مقررات مناسب نبوده تا از عواقب جدی نامطلوب بر تنوع زیستی دریایی جلوگیری کند. جدی ترین تهدیدات نسبت به تنوع زیستی دریایی تخریب و نابودی زیستگاه های دریایی، بهره برداری بیش از حد و صید بی رویه، آلودگی دریایی، ورود گونه های متجاوز غیربومی و تغییرات آب و هوایی است.
جنگل زدایی یا نابودی جنگل ها و حفر معادن، حتی اگر صد ها کیلومتر دورتر از دریاها اتفاق افتد اغلب منجر به فرسایش گسترده می گردد و در نتیجه منتج به افزایش رسوبات در مناطق ساحلی می شود. این پدیده باعث مدفون شدن و نابودی بسیاری از صخره های مرجانی و دیگر زیستگاه های ساحلی در اندونزی، مالزی، فیلیپین، سریلانکا و مناطق دیگر جهان شده است. در مقابل، ساخت سد ها برای تولید برق آبی یا برای اهداف آبیاری [زمین های کشاورزی] باعث کاهش شدید این رسوبات شده است. هردوی این تهدیدات آثار سوء شدیدی بر اکوسیسیتم های ساحلی داشته اند. گزارش ها نشان می دهند عواملی نظیر کمبود رسوبات ورودی، فرسایش شدید و کاهش چشمگیر در مواد غذای موجود در آب موجب به زیرآب رفتن دلتای نیل در مصر شده است که بسیار نگران کننده است. چنین مشکلاتی باعث از بین رفتن صنعت شیلات در بسیاری از مناطق از جمله در منطقه مدیترانه ی شرقی شده است.
از آنجایی که بخش عمده ای از گردشگری در مناطق ساحلی صورت می پذیرد، در نتیجه گردشگری خطر قابل ملاحظه ای را برای تنوع زیستی دریایی ایجاد کرده است. این نوع گردشگری می تواند خشکی محور یا کشتی محور باشد. گردشگری زمین محور در مناطق ساحلی معمولا نیازمند زیرساختار دائمی از قبیل هتل ها و تفرجگاه های دریایی است. ایجاد این زیرساخت ها معمولا باعث تخریب زیرساخت های مهم ساحلی ازجمله جنگل های حرا، تالاب ها، خلیج های رودخانه ای و صخره های مرجانی می شود. توسعه ی زیر ساخت اغلب بدون انجام ارزیابی صحیح از عملکرد و فوائد این زیستگاه ها برای اکوسیستم های محلی و منطقه ای صورت می گیرد. پس از آنکه این زیرساخت ها ایجاد شدند، استفاده از این زیرساخت ها می توانند همچنین بر محیط زیست دریایی تاثیر گذار باشد. به عنوان مثال، دفع فاضلاب و فعالیت های گردشگری که در محیط زیست دریایی صورت می گیرد از جمله قایق سواری، ماهیگیری تفریحی و غواصی بر محیط زیست دریایی تاثیر گذار خواهند بود. صخره های مرجانی نیز به علت استخراج آنها به منظور تولید جواهرات و زیورآلات آسیب پذیر هستند. این رویه موجب شده است تا نسل مرجان های قرمز و سیاه در آب های مدیترانه و مناطق گرمسیری منقرض گردد. در سریلانکا نیز پوشش صخره های دریایی هر سال ده درصد نازک تر می شود که علت آن استفاده از روش های غیر اصولی استخراج این مواد است. توریسم مبتنی بر کشتی یا گردشگری دریایی در دهه های اخیر رشد زیادی کرده است. نگرانی های محیط زیستی درباره ی افزایش استفاده از کشتی های بزرگ توریستی به گستردگی نگرانی ها در خصوص کشتی های تجاری در دریاها شده است. با این وجود، تاثیرات زیست محیطی کشتی های مسافر بری و تجاری در بنادر کاملا متفاوت است. گرچه مسائلی نظیر بارگیری کشتی های مسافر بری با غذا، آب آشامیدنی، سوخت، جمع آوری و فراوری مقادیر فراوان انواع زباله ها و دریافت شمار زیادی از بازدید کنندگان برای مدت های کوتاه همراه با منافع مالی فراوانی برای بنادر است، اما این مسائل منجر به نگرانی های محیط زیستی و تنوع زیستی شده است[۱۵].
اساس بسیاری از مشکلاتی که هم اکنون شیلات با آن مواجه است بوسیله‌ی ویژگی های اساسی ماهیان دریایی ایجاد شده است، به این معنی که آنها دارایی مشترک دریاها و منبع تجدید شدنی هستند که آزادانه به هر جایی حرکت می کنند. نبود مقررات در این خصوص به طور اجتناب نا پذیری باعث بهره برداری بی رویه و ناکار آمدی اقتصادی و بالاخره مناقشات در سطوح داخلی و بین المللی خواهد شد. به علت اینکه بسیاری از منابع ماهی ها محدود به نواحی مشخص قانون گذاری نمی گردد و بنابراین نمی تواند محدود به یک مرجع واحد مقررات گذاری گردد، این مسئله ضروری است که نهادهای مدیریتی شیلات به منظور هماهنگ کردن (یک سو کردن) تلاش هایشان در خصوص مقررات گذاری در این حوزه همکاری کنند. ناهماهنگی در این خصوص نهایتا منجر به کاهش صید ذخایر در یک مرز مشترک دریایی می شود. با توجه به اینکه موفقیت مقررات گذاری در حوزه‌ی شیلات دریایی غالبا وابسته به همکاری در سطح بین الملل است، برابری حاکمیت دولت ها بر اساس حقوق بین الملل ممکن است اغلب در سطح « پایین ترین توافق ممکن» باشد و مشکلات زیادی را در این خصوص تجربه کنند. البته این به معنای رایج آنکه در سطح وسیعی مورد شناسایی قرار گرفته است یعنی اینکه مقام صلاحیت دار دولتی ساحلی تضمین مناسبی برای برخورداری از شیلات پایدار است[۱۶].
بر اساس آمارهایی که توسط سازمان خوار و بار کشاورزی سازمان ملل متحد (فائو) در سال ۲۰۰۲ منتشر شده است، حدود پنجاه در صد از ذخایر ماهی جهان بطور کامل مورد بهره برداری قرار گرفته اند و حدود سی درصد از این منابع بیش از حد مجاز بهره برداری شده اند و نابود شده اند. با این وجود، این آمار تکان دهنده ممکن است به علت گزارش های بیش از حد و نوسانات ناشی از پدیده آلنینو در صید ماهی آنشوا در پرو تا حدودی گمراه کننده باشد. در نتیجه، وضعیت واقعی این است که احتمالا یک روند روبه نزولی در صید جهانی ماهی از دهه هزار و نهصد و هشتاد باشد. یکی از موارد معروف اما نگران کننده مربوط به ذخایر ماهی روغن در شمال غربی آتلانتیک که در اوایل دهه ۱۹۹۰ نابود شد و هنوز هم بهبود نیافته است. نابودی جمعیت ها و بهره برداری از گونه های جانوری اغلب باعث تغییراتی در اکوسیستم ها می شود. یکی از مثال های بسیار آشنا مربوط به سمور های دریایی در شمال شرقی اقیانوی آرام است که جمعیت این گونه در اوخر قرن نوزدهم نزدیک به انقراض بود و این سمور دریایی از نوعی جوجه تیغی تغذیه می کند که این جوجه تیغی نیز از آشنه دریایی تغذیه می کند. در نتیجه‌ی تغییر اکوسیستم بسیاری از بسترهای آشنه های دریایی نابود شد که برای زیستگاه ماهی ها و بی مهرگان دریایی بسیار حیاتی بودند[۱۷]. صید بیش از حد ماهی می تواند همچنین باعث تغییراتی در ترکیب ذخایر ماهی و از بین رفتن تنوع ژنتیکی آن ها گردد.
ماهیگیری همچنین می تواند باعث انقراض گونه ها در سطح ملی و منطقه ای شود. به عنوان مثال صید اتفاقی یا تصادفی کوئالانکانت های قبل از تاریخ در نزدیکی سواحل جزایر قمر در نهایت باعث شد تا این گونه ها در آستانه نابودی قرار گیرند. نوعی از ماهیگیری که به علت تهدید تنوع زیستی مورد انتقاد شدید است، ماهیگیری در عمق دریا بخصوص آنگونه ماهیگیری که از روش هایی نظیر بستن تور در عمق دریا یا روش هایی که کوه های دریایی را هدف قرار می دهند، است. برخی فعالیت های ماهیگیری از جمله استفاده از مواد منفجره یا سم همچون سیانید به شدت مخرب هستند که هنوز هم در برخی کشورهای در حال توسعه مورد استفاده هستند. گرچه این روش ها نیازهای غذایی و اقتصادی را در کوتاه مدت برطرف می کنند؛ اما این رفتارهای بسیار نامناسب باعث مرگ بسیاری از گونه های غیر هدف و نابودی کل زیستگاه ها می شود و تاثیرات میان مدت و دراز مدت غذایی و اقتصادی برجای می گذارند. در کل صید جانبی گونه هایی که ارزش اقتصادی زیادی ندارند یکی از مشکلات بزرگ به حساب می آید. با این حال، توجه رسانه ها به این مشکل اغلب به صید جانبی گونه های بسیار مهم از جمله پستانداران دریایی پرندگان و لاک پشت های دریایی محدود می شود.
معرفی عمدی یا تصادفی جانداران آبزی به محیط زیست دریایی مطمئنا پدیده‌ی جدیدی نیست اما در سال های اخیر توجه به این مسئله افزایش یافته است. معرفی عمدی گونه های بیگانه یا جدید معمولا برای کسب منافع از جمله بهره برداری از این منابع است که معمولا به علت محدود بودن دانش علمی درباره‌ی تاثیرات این کار به خطرات ناشی از آن بی توجهی می شود؛ اما درباره‌ی ورود تصادفی گونه ها راه های مختلفی وجود دارد. یکی از این راه ها از طریق کشتی های تجاری بزرگ است که برای حفظ تعادل بویژه هنگام تخلیه یا بارگیری، مخازن این کشتی ها از آب پر یا خالی می شود. با توجه به ماهیت جهانی حمل و نقل دریایی، تهدیدات تنوع زیستی و عواقب ورود گونه های بیگانه از طریق مخازن آب تعادل این کشتی ها در همه جای جهان اتفاق می افتد[۱۸]. به طور مثال، ورود نوعی نرم تن دریایی موسوم به ژله شانه ای در منطقه ی آمریکای شمالی برای اولین بار به آب های دریای سیاه و دریای ازوف از طریق آب های مخازن کشتی های باری بود که باعث صدمات فراوان به صنعت شیلات این مناطق شد و به نوبه‌ی خود تاثیرات منفی اقتصادی و اجتماعی فراوانی داشت. دریای خزر نیز اکنون با تهدیدات مشابهی رو به روست.
۲٫۹- چارچوب بین الملل
۲٫۹٫۱- اسناد منطبق با قوانین جهانی
الف. کنوانسیون ملل متحد درباره حقوق دریاها
سرعت زیاد توسعه‌ی تکنولوژی پس از جنگ جهانی دوم (که این واقعه خود نیز تا حدودی در این مسئله تاثیر داشت) به طور موثری باعث گشوده شدن ذخایر تجدید ناشدنی دریاها برای انسان، بیشتر شدن تلاش ها برای صید آبزیان و افزایش سریع شمار کشتی های بزرگ و حجم بالای جابجایی کالاهای خطرناک از طریق اقیانوس ها شد. این مسئله هم زمان با افزایش تقاضای جهانی برای منابع، گسترش آگاهی از طریق تخریب محیط زیست و تغییری اساسی در ماهیت و ترکیب جامعه بین المللی در نتیجه‌ی فرایند استقلال کشور ها و آغاز جنگ سرد صورت گرفت.
در این شرایط حقوق بین الملل موجود در دریاها ناقص به نظر می آمد. علت ناکار آمدی حقوق بین الملل دریا ها تا حدودی به خاطر این بود که این حقوق نمی توانست با برخی از مسائل جدید و استفاده های جدید از اقیانوس ها که به تازگی ایجاد شده بودند بپردازند و تا حدودی به این خاطر بود که مقررات موجود دیگر جوابگوی نیاز ها و منافع بخش اعظمی از جامعه‌ی بین الملل نبود. این مسئله باعث بروز اختلافات قابل توجهی شد که گاهی به کشمکشو بروز درگیری هایی منجر شد. (به عنوان مثال جنگ های موسومبه ماهی روغن میان ایسلند و انگلستان بین سالهای ۱۹۵۸ تا ۱۹۷۶). در نهایت نیاز به برخورداری از یک نظم حقوقی در خصوص اقیانوس ها که هم عام باشد (یعنی همه‌ی فضای اقیانوسی را در برگیرد) و هم جامع (به گونه ای که همه‌ی گونه استفاده ها و منابع را در بر گیرد) به طور گسترده ای مورد توجه قرار گرفت. پس از طی مذاکرات طولانی، این نیاز منجر به تصویب کنوانسیون ملل متحد در حقوق دریا ها در ۱۰ دسامبر ۱۹۸۲ شد. این کنوانسیون در ۱۶ نوامبر ۱۹۹۴ لازم الاجرا گردید.[۱۹]
هدف جامع از کنوانسیون حقوق دریاها این است که یک نظم حقوقی منصفانه و متعادل و پذیرفته شده در سطح جهانی در خصوص دریا ها و اقیانوس ها ایجاد کند. به عبارت دیگر تاسیس یک قانون اساسی برای مناطق دریایی و اقیانوس ها به منظور کاهش خطر تعارضات بین المللی و افزایش ثبات و صلح در جامعه بین الملل است. این حقیقت که کنوانسیون حقوق دریاها تا کنون (سال ۲۰۱۰) تعداد ۱۵۸ کشور را به عضویت خود در آورد نشان از دست یابی کنوانسیون به هدف مورد نظرش بوده است. با این وجود، این کنوانسیون در بسیاری موارد یک کنوانسیون چارچوب به حساب می آید که بر اجرای آن در سطح جهانی و منطقه ای و از طریق سازمان های مختلف بین الملی تکیه دارد. بطور مثال، در زمینه ی آلودگی ناشی از کشتی ها اجرای مقررات به عهده ی سازمان بین المللی دریانوردی گذاشته شده است در حالی که اداره شیلات در سطح منطقه ای از طریق سازمان های منطقه ای اداره‌ی شیلات پیش بینی شده است. علاوه بر این، با توجه به نیاز ها و منافعی که در جامعه بین المللی دائما در حال تغییر هستند. کنوانسیون حقوق دریاها نیاز به اصلاح یا تکمیل از طریق اسناد بین المللی خواهد داشت. در حالی که برخی از این اسناد که بعد از ۱۹۸۲ تصویب شده اند بسیار نزدیک با مقررات دیگر اسناد نزدیک به مقررات کنوانسیون نیستند.
کنوانسیون حقوق دریاها یک معاهده‌ی گسترده ای است که شامل ۳۲۰ ماده و تشکیل شده از هفده بخش مجزا و نه پیوست است. این کنوانسیون به عنوان” قانون اساسی دریا ها و اقیانوس ها “می باشد که به مسائل گسترده تر از آنچه که به تنوع زیستی دریاها و ماهیگیری پایدار مربوط می شود پرداخته است. بخش های مختلف در این کنوانسیون یا حوزه ی منطقه ای دارند یا حوزه‌ی موضوعی دارند.
حقوق بین المللی شناسایی کرده است که ” قلمرو ” یک دولت شامل عناصر زیر می شود: زمین (که دربرگیرنده‌ی جزایر و صخره ها نیز می گردد)، آب های داخلی، دریای سرزمینی، آب های مجمع الجزایری، خاک زیرسطح و حریم هوایی (فضای بالای سرزمین). یک دولت در درون قلمرو خود دارای حاکمیت است اما خارج از آن اختیاری کمتر از حاکمیت از قبیل حقوق حاکمیتی، صلاحیت، حقوق و آزادی ها دارد. کشورها می توانند دریای سرزمینی تا حداکثر دوازده مایل دریایی معادل هزار و هشتصد و پنجاه و دو متر از خطوط ساحلی را برای خود تعیین کنند. این مسئله در ماده دو از کنوانسیون حقوق دریا ها بیان شده است. آب های مجمع الجزایری به آب هایی گفته می شود که بر اساس شرایط خاص مندرج در ماده چهل و هفت کنوانسیون حقوق دریاها محصور به خطوطی است که اطراف گروهی از جزایرکشیده می شود حاکمیت کشور ساحلی در محدوده‌ی دریای سرزمینی خود و آب های مجمع الجزایری برای همه منابع زنده و غیر زنده موجود در آن نیز اطلاق می شود. این مشخصه همچنین به کشور ساحلی عملا صلاحیت نا محدودی به منظور وضع و اعمال قوانین و مقررات خود را در رابطه با کلیه‌ی فعالیت ها در این محدوده از جمله فعالیت کشتی ها و هواپیماهای خارجی اعطاء می کنند. مهمترین استثناء بر این صلاحیت، حق عبور بی ضرر برای کشتی های کلیه کشور ها براساس ماده ۱۷ است.
کشورهای ساحلی همچنین دارای حقی برای منطقه‌ی انحصاری اقتصادی هستند که حداکثر عرض آن دویست مایل دریایی است که از خطوط ساحلی اندازه گیری می شود. در این منطقه کشور های ساحلی حق حاکمیت با هدف جست و جو، بهره برداری، حفظ واداره‌ی منابع زنده و غیرزنده طبیعی و همچنین دیگر فعالیت های اقتصادی بر اساس مواد ۵۵ تا ۵۷ کنوانسیون حقوق دریاها را دارند. این منابع شامل منابع موجود در خود آب نظیر ماهی ها و منابع رو یا زیر بستر دریا نظیر صدف های مروارید، نفت و گاز است. کشور های ساحلی در منطقه‌ی اقتصادی انحصاری خود همچنین صلاحیت حمایت و حفاظت از محیط زیست دریایی را دارند؛ اما این حق تنها با در نظر گرفتن آزادی های کشورهای دیگر در این منطقه از جمله حق کشتیرانی، عبور از حریم هوایی آن و نصب کابل ها و خطوط لوله‌ی زیر دریایی ممکن است[۲۰].
در شرایط خاص کشورهای ساحلی برخوردار از فلات قاره هستند که گستره‌ی آن فراتر از منطقه ی انحصاری اقتصادی است و گاهی تا فاصله ی ۳۵۰ مایلی دریایی از خط ساحلی ادامه دارد (ماده ۷۶). در فلات قاره کشور ساحلی حق حاکمیت با هدف کاوش و بهره برداری از منابع طبیعی این منطقه از جمله صلاحیت مربوط را دارد. این منابع طبیعی شامل منابع غیرزنده بستر دریا و زیر بستر به همراه گونه های غیرمتحرک نظیر صدف خوراکی و مرواریدی می باشد به همان گونه ای که در ماده ۷۷ کنوانسیون آمده است.
آن بخش از دریا که جز هیچکدام از مناطق دریایی ذکرشده بالا یعنی آب های داخلی، دریای سرزمینی، آب های مجمع الجزایری یا منطقه‌ی انحصاری اقتصادی نیستند، دریای آزاد محسوب می شوند. همه‌ی کشورها از آزادی های مندرج در بند ۲۲ این فصل علاوه بر آزادی های مربوط به تحقیقات علمی، ساخت جزایر مصنوعی و ماهیگیری برخوردارند مگر بهره برداری از گونه های غیرمتحرک که در صلاحیت فلات قاره‌ی کشور ساحلی قرار دارد که در مواد ۷۶ و ۷۷ مشخص شده است. «ناحیه» به بخشی از بستر دریا و اقیانوس گفته می شود که فراتر از قلات قاره قانونی کشورهای ساحلی قرار دارد. منابع غیر زنده معدنی در ناحیه بخشی از میراث مشترک بشری است و موضوع رژیم مدیریتی بین المللی شده است که در موارد ۱(۱) و ۱۳۱ و ۱۳۶ مشخص شده است.
کنوانسیون حقوق دریاها فقط حقوق را بیان نمی کند بلکه تکالیفی هم مشخص کرده است. هرگاه این کنوانسیون حقوقی را به کشورها اعطا می کند یا برای آنها به رسمیت می شناسد خواه در قالب ظرفیت آنها به عنوان کشور صاحب پرچم (کشوری که کشتی در آن ثبت شده است) یا خواه به عنوان یک دولت ساحلی، تکلیفی رابرای کشور های دیگر به منظور احترام به این حقوق می آورد. علاوه بر این، کنوانسیون حقوق دریا ها وظایفی را برای کشورهایی که با ظرفیت هایی که جامعه ی بین المللی برای آن کشور به رسمیت شناخته فعالیت می کنند، تعیین می کنند. مهمترین این تکالیف در خصوص نگهداری و بهره برداری از منابع زنده دریایی و حمایت و حفاظت از محیط زیست دریایی است.
مرزهای دریایی فقط بر روی نقشه ها وجود دارند. این مرزها مانع حرکت گونه های دریایی نمی شوند و همچنین این خطوط مرزی را نمی توان با دامنه‌ی پراکندگی گونه های دریایی که در نظر گرفته می شود، ترسیم کرد یا مورد مذاکره قرار داد. بنابراین این نیاز کشور ها برای همکاری با یکدیگر به منظور هماهنگ کردن مدیریت منابع زنده دریایی امری مشهود است. مواد ۶۳ تا ۶۷ رژیم هایی را به منظور همکاری بین المللی در خصوص دسته های مختلفی از گونه ها که دامنه پراکندگی آنها محدود به منطقه انحصاری اقتصادی کشور ساحلی خاصی نمی شود، تعیین می کند.
افزایش روابط بین المللی و شکل گیری اقتصاد بین الملل موجب تعدیل مفهوم حاکمیت در عرصه عمل و شکل گیری حقوق بین الملل بشر و حقوق بین الملل ارتباطات موجب تعدیل مفهوم حاکمیت در عرصه نظر شد. توجه روزافزون دولت ها به مناطقی که در اختیار هیچ دولتی نبودند مانند قطب جنوب، دریاهای آزاد، بستر دریاها و فضای ماورای جو موجب طرح دو نظریه متفاوت شد: نظریه بلاصاحب بودن این مناطق (res nullis) و نظریه مالکیت مشاع (res communis). طبق نظر اول مناطق مذکور نمی توانند مورد تصاحب قرار گیرند و با شریطی حق تملک ایجاد شود؛ اما طبق نظر دوم هیچ دولتی نمی تواند این مناطق را صرف نماید و قوانین حاکم بر آن از سوی ساختارهای حقوق بین الملل وضع می شود[۲۱]. انعقاد کنوانسیون های مربوط به این چهار منطقه این نوید را می داد که دولت ها به پذیرش اصل میراث مشترک بشریت تن داده اند و نهادهایی را برای نظارت بر این مناطق پذیرفته اند مانند مقام بین المللی دریا برای تنظیم فعالیت دولت ها در بستر عمیق دریاها.
محیط زیست قلمرویی است که هم از نظر تعریف و هم از نظر تعلق آن به یکی از این دو نظریه مورد توجه بوده است. در این موضوع که عملکرد عناصر محیط زیست مرزگذر است و بدون توجه به مرزهای تصنعی در حال جابجایی و اثرگذاری است تردیدی نیست. مهاجرت پرنگان، جریان آبها و جابجایی هوا شاهد این امر است؛ اما در نگرش حقوق بین الملل به محیط زیست دو مرحله پشت سر گذاشته شده است. در وهله اول دولتها خود را متعهد به حفظ محیط زیست در ورای مرزهای خود می دانستند اما به تدریج تمایل دولتها به حفظ محیط زیست در چارچوب مرزهای خود این پیغام را می داد که نظریه میراث مشترک بشریت در خصوص محیط زیست در حال پذیرش است. کدهای زیادی در اسناد بین المللی دلالت بر این امر دارند. تعهد دولتها به همکاری، مشورت، مذاکره و طلاع رسانی در مسائل زیست محیطی و قید حق بر محیط زیست سالم در پیش نویس میثاق سوم در خصوص حقوق همبستگی ریشه در این واقعیت دارند.
دیگر بیان داشت که استثنائات سازمان به اعضا اجازه می دهد تا واردات را به موجب مقتضیات محیط زیستی محدود سازد. هنگامی که هدف حمایت از منابع طبیعی مشترک باشد چنانچه منابع مذکور خارج از سرزمین کشور واردکننده باشند. این توجه به محیط زیست حاکی از این مطلب است که دولتها نه فقط در قبال محیط زیست ورای مرزهای خود مسئولیت دارند بلکه در قبا ل محیط زیست در درون مرزهای خود تعهداتی دارند و می توان گفت امروزه صلاحیت دولتها در قبال محیط زیست صلاحیتی نامحدود نیست.

 

    1. مناسبات حقوق مسئولیت بین المللی و حقوق بین الملل محیط زیست

 

تخریب محیط زیست به دست انسان قدمتی به اندازه عمر انسان دارد. پیشرفت تکنولوژی و افزایش نیازهای انسانی موجب شده است تا تخریب اکوسیستم موجود تسریع شود. فعالیتهای اقتصادی ضروری و بهره برداری از محیط زیست باعث شد تا دو مقوله حقوق بین الملل سرمایه گذاری و حقوق بین الملل محیط زیست به یکدیگر پیوند خورند. فعالیت شرکتهای بزرگ برای استخراج منابع زیرزمینی یا فرآوری محصولات شیمیایی خطر آلودگی محیط زیست را افزایش داده اند. در حالی که مسئولیت بین المللی در تمام شاخه های حقوق بین الملل از یکسو پیوندی ناگسستنی با عنصر نقض تعهد دارد و از سوی دیگر التزامی به عنصر خسارت ندارد. مسئولیت بین المللی در حقوق بین الملل محیط زیست از یکسو با عنصر نقض تعهد سر و کاری ندارد و از سوی دیگر قربانی خسارات زیادی است. دلیل این امر آن است که در حقوق بین الملل محیط زیست شاهد تعهدات سخت و لازم الاجرا نبوده ایم اما در عوض ریسک فعالیتهای تجاری در تخریب محیط زیست بیش از آن چیزی است که انصاف اجازه دهد از کنار آن به سادگی عبور کنیم. برای همین کمیسیون حقوق بین الملل در طرح پیش نویس مسئولیت دولتها ناشی از اعمال منع نشده (که بعداً به طرح اعمال فوق العاده خطرناک تغییر نام یافت) محیط زیست را مصداق بارزی از این طرح دانست. به عبارت بهتر در حقوق مسئولیت بین المللی دولتها را می توان از سه منظر مسئول قلمداد نمود. از یک نظر نقض یک تعهد بین المللی قابل انتساب به یک دولت (تخلف) که همراه با تقصیر (عمد) یا سوء نیت همراه باشد می تواند.
موجب طرح مسئولیت بین المللی آن دولت شود. از منظر دوم نقض یک تعهد بین المللی قابل انتساب به یک دولت (تخلف) که با قصور آن دولت رخ داده (غیر عمدی و فقدان سوء نیت) می تواند موجب طرح مسئولیت بین المللی آن دولت شود و منظر سوم زمانی است که عنصر نقض (تخلف) موضوعیت ندارد و آنچه موجب طرح مسئولیت دولت می شود ایراد خسارت است. از این رویکرد به حقوق مسئولیت بین المللی به ترتیب تحت عنوان نظریه خطا، خطر و مسئولیت ناشی از اعمال منع نشده یاد می شود[۲۲]. نتیجه اتخاذ هر یک از این سه رویکرد نیز متفاوت خواهد بود در حالی که دولت مسئول در رویکرد اول و دوم موظف به جبران خسارت (اعم از اعاده وضع به حال سابق، توقف عمل متخلفانه، تضمین به عدم تکرار عمل متخلفانه و پرداخت غرامت) دولت مسئول در رویکرد سوم تنها موظف به پرداخت غرامت خواهد بود.
همانطور که ذکر شد محیط زیست بیشترین لطمات را از فعالیتهای اقتصادی اما ارزشمند بشر می بیند. این فعالیتهای اقتصادی از یکسو برای حیات بشر لازم و سودمند هستند از سوی دیگر این فعالیتها آبستن آسیبهای جدی به محیط زیست هستند. فلسفه ایجاد مسئولیت ناشی از اعمال منع نشده در حقوق بین الملل نیز فراهم آوردن مبنایی برای جبران جهت فعالیتهایی است که در عین داشتن عوارض زیانبار از نظر اجتماعی کاملا سودمند و ضروری هستند. باید توجه داشت در این رویکرد معاذیر رافع وصف متخلفانه دیگر جایگاهی نخواهد داشت چرا که حتی در دو رویکرد اول نیز معاذیر شش گانه رافع پرداخت غرامت نبودند و تنها در خصوص دفاع مشروع و اقدام متقابل تردید وجود داشت که این دو عذر رافع وصف متخلفانه در رویکرد سوم نیز اعتبار خود را از دست داده اند.
در خصوص مسئولیت دولتها در حقوق بین الملل محیط زیست باید قائل به تفکیک شویم زمانی که یک دولت یکی از تعهدات خود ناشی از تهدات زیست محیطی را نقض می کند یا تعمداً موجب خسارت به محیط زیست فرامرزی می شوند مسئولیت ناشی از تقصیر یا قصور خواهد داشت (مانند وقتی که فضولات سمی وارد دریا می شوند) اما زمانی که یک دولت در جریان یک عمل مجاز موجب خسارت ناخواسته به دولت دیگر می شود مسئولیت ناشی از اعمال منع نشده خواهد داشت که نتایج متفاوتی به دنبال دارد (مانند وقتی که کشتی نفتی در حین عبور در دریای آزاد غرق می شود)[۲۳].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:09:00 ب.ظ ]




یکی از روش های تاثیرگذار در تعلیم و تربیت استفاده از تشویق و تنبیه در اصول تربیتی است. این روش که در آیات قرآن و روایات مورد توجه قرار گرفته است. امروزه بیش از پیش توجه مربیان تربیتی در مکاتب را به خود جلب کرده است. این گزاره قرآنی که می گوید اگر در مقابل نعمات الهی شکرگزار و فروتن بودید بر نعمتهای شما افزوده می شود و اگر کفر ورزیدید، عذاب الهی دامن گیر شما خواهد بود، در ابعادی ناظر به اهمیت همین روش است. سرِّ این مطلب نیز روشن است، چون انسان موجودی است که از پاداش لذت می برد و از تنبیه روی گردان است. همین گرایش سبب ترغیب انسان به انجام کارهای خوب و خودداری از اعمال ناپسند می باشد. (نادری شاهرودی، ۱۳۸۹: ۱۲۹)
شکی در آن نیست که تشویق و تنبیه تاثیرگذار است اما حد و اندازه آن را بایستی رعایت کرد. در واقع از افراط و تفریط پرهیز نمود. این روش تا اندازه ای می تواند جوابگو باشد. اما این را هم باید گفت که در تقدم و تأخر آن، جانب تشویق را باید بیشتر گرفت و از ابزار تنبیه کمتر استفاده کرد. از نکاتی دیگر که در این مقوله رعایت آن الزامی است توجه به سفارشات سنت اسلامی است که در آن تشویق و پاداش بیشتر از میزان عمل نیک انجام شده باشد و تنبیه و مجازات کمتر از میزان خطا و عمل بد باشد، مصداق آن آیه ۱۶۰ از سوره انعام است که می فرماید:
«من جاءَ بالحسنه فَلَهُ عَشرُ امثالها و من جاءَ بالسیئه فلا یجزی الا مثلها و هم لا یُظلَمون»
هرکس کار نیکو کند او را ده برابر آن پاداش خواهد بود و هرکس کار زشت کند، جز به قدر آن کار زشت مجازات نشود و به آنها اصلاً ستم نخواهد شد.
از نکات دیگری که در این باب توصیه شده است. صرفاً از تشویق مالی و پولی و تنبیهات بدنی استفاده نشود. اما آنچه که به نظر می رسد فراتر از این محرکها تاثیرگذار است این است که از تشویقات درونی استفاده شود یعنی طوری اغنای ذاتی. یعنی چه خوب است که متربی منتظر پاداش برای انجام کار نیک نباشد و یا برای ترس از تنبیه از اعمال بد دوری نکند. همانطوری که حضرت امیر علیه السلام در کلامی می فرماید:
پایان نامه - مقاله - پروژه
بهشت و جهنم برای او مفهومی ندارد بلکه دوری خدا را نمی توان تحمل بیاورد. در واقع نشانگر این است که درستی و عبادت خداوند را به خاطر بهشت و جهنم نمی خواهد بلکه خدا را فقط برای خدا می خواهد.
به نوعی یکی از دانشمندان غربی بنام «ادواردو کلاپارد» نیز معتقد است:
محرک تعلیم و تربیت باید نه ترس از تنبیه و نه حتی اشتیاق به پاداش، بلکه رغبت عمیق نسبت به چیزی که پای درک یا اجرای آن در میان است، باشد. کودک نباید برای اطاعت از دیگران کار کند و خوش رفتاری نماید، بلکه علت پشتکار و خوش رفتاریش باید آن باشد که چنین رفتاری را خواستنی احساس کند. کوتاه سخن آنکه انضباط درونی باید جانشین انضباط برونی گردد. (کریمی، ۱۳۸۹: ۱۲۳)
۲-۱۵-۶- هنر و شیوه های هنری:
هنر فی النفسه در ذات خود دارای زیبایی و حلاوت و شیرینی خاصی است. هنر تاثیرگذارترین ابزار برای انتقال یک حس و هدف خاصی است. اولین هدف آفرینش و اولین هنرمند ذات باری تعالی است که اینچنین به زیبایی جهان آفرینش را نقاشی کرده است. هنر آن کلامی است که توسط هادیان و پیامبران برای انسانها بازگو شده است و از طریق آن دلهای متحجر و غیرقابل نفوذ مانند موم نرم شده است. هنر، ابزار گرانبهای است که اگر در دست اهل باشد جهانی را متحول خواهد کرد و برعکس اگر در اختیار نااهل باشد مضرات جبران ناپذیری را بجای می گذارد. هنر جایگاه خاص و والایی در بین ادیان و جوامع گوناگون دارد. هنر و هنرمند دارای ارزش است و جا و مکان خاصی را نمی تواند برای آن تصور کرد. در دین اسلام، مسیح، یهود و یا در ملتهایی در آسیا، آفریقا، اروپا، هر کجا که باشد قابل تکریم و ستایش است و او هنگامی از فایده و ارزش می افتد که از دایره اخلاق و ارزشهای الهی و انسانی خارج شود. که ما می بینیم در جهان کنونی از این مقوله با ارزش چه سوء استفاده های نابجایی می شود. هنر و هنرمند امکان دارد در اختیار زر و زور فراوان و حاکمان ظلم و جور قرار گیرد که اگر چنین باشد انسانها از دایره تربیت اخلاقی و اسلامی خارج خواهند شد و رو به انحطاط و سقوط از جایگاه انسانی خواهند رفت.
هنر جایگاهی مقدس دارد. اوج هنرجاذبه هنری قرآن و صدای رسای هنرمندانه آیات آسمانی است که آنچنان دلها را مجذوب می کند که هرکس با زبان عربی آشنا باشد مجذوب قرآن می شود. هنر قرآن کریم در قالب الفاض نمی گنجد و در یک کلام می توان گفت که قرآن معجزه است. قرآن کریم با تعابیر بلکه و بی بدلیل راه سعادت و شقاوت را از هم جدا می کند و به دلهای عاشق نور معرفت می تاباند.
مقام معظم رهبری در رابطه با هنر می فرماید:
هنر در ذات خود یک چیز مقدس است. هنر آلوده نیست، هنرمند آلوده کننده هنر است، که اگر دارنده آن پاک و مقدس باشد آن را در بهترین شکل و در بهترین جا بکار خواهد برد. هنر یکی از خصوصیاتی است که انسان در طول تاریخ خود بوسیله آن همیشه بهترین پیام ها را و ظریفترین ایده ها و آرمانها را بوسیله آن تبلیغ کرده است.
هنر عبارت است از کیفیت بیان و ادای یک مطلب به شکل زیبا و ظریف توام با ذوق شامل سخن گفتن، شعر گفتن و داستان نوشتن. (بانکی پورفرد، ۱۳۸۰: ۲۳۶)
اسلام همواره با هنر عجین بوده است و از نشانه های آن این است که توانسته است دلهای بیش از یک میلیارد انسان را تسخیر کند و بر سایر ادیان نیز تاثیر بگذارد که انسانهای منصف همواره سر تعظیم در برابر آن فرود آورده اند. در این مبحث می خواهیم به بحثی که شهید مطهری در کتاب تعلیم و تربیت اسلامی اش آورده است اشاره ای داشته باشیم، ایشان می فرماید:
آن چیزی که بیشتر از همه نیاز مطالعه دارد این است که آیا اسلام هیچ عنایتی به بعد چهارم روح انسان یعنی استعداد هنری نموده و در اسلام به زیبایی و جمال عنایتی شده یا نه؟ بعضی چنین تصور می کنند آدم از این نظر خشک و جامد و بی عنایت است، و به عبارت دیگر اسلام ذوق کُش است، و البته اینها که اینچنین ادعا می کنند به خاطر این است که اسلام روی خوش به موسیقی نشان نداده و نیز بهره برداری از جنس زن بطور عام و هنرهای زنانه یعنی رقص و مجسمه سازی را منع کرده است ولی این شکل قضاوت درست نیست. ما باید راجع به مواردی که اسلام با آن مبارزه کرد، تأمل کنیم و ببینیم آیا اسلام با آنها مبارزه کرده که از آن جهت که زیبایی است یا از آن جهت که مقارن با امر دیگری است که برخلاف استعدادی از استعدادهای فردی یا اجتماعی انسان است؟ و به علاوه ببینیم در غیر این موارد ممنوعه آیا با هنری مبارزه شده است؟
استاد شهید در ادامه بحث به مسئله موسیقی می پردازد و می فرماید:
مسئله موسیقی و غنا مسئله مهمی است اگر چه غنا حدودش روشن نیست. غنا ضرب المثل مسائلی است که فقها واصولیون به عنوان موضوعات مجمل، یعنی موضوعاتی که حدودش مفهوم و مشخص نیست به کار می برند.
می گویند: در مواردی اصل برائت جانشین می شود، مثلاً در مورد فقدان نص، اجمال نص، تعارض نصین و شبه موضوعی، و وقتی می خواهند مثال به اجمال نص بزنند همین غنا را ذکر می کنند. ولی البته قدر مسلمی در غنا هست و آن این است که آوازهایی که موجب خفت عقل می شود، یعنی شهوات را آنچنان تهییج می کند که عقل به طور موقت از حکومت ساقط می شود، و همان خاصیتی را دارد که شراب یا قمار داراست. (غنا محسوب می گردد). تعبیر«خفت عقل» هم تعبیر فقها و از جمله شیخ انصاری است. آنچه مسلم است این است که اسلام خواسته است از عقل انسان حفاظت و حراست کند و عمل هم نشان داده است که مطلب از همین قبیل است.
چندی پیش در روزنامه در مورد زن و شوهری نوشته بود که کارشان به طلاق و محکمه کشیده است. شوهر می خواست زن خود را طلاق دهد. به این دلیل که می توان گفت زن من با وجود اینکه عهد کرده بود که هیچوقت در مجالس در حضور مردان بیگانه نرقصد معذلک در یک عروسی رقصیده، زن، گفته او را تصدیق، و اضافه کرده بود که چون خوب رقص می داند وقتی در آن مجلس آهنگ نواختند آنچنان تحت تاثیر قرار گرفته که بی اختیار برخاسته و شروع به رقص کرده است. (شهید مطهری،۱۳۷۳: ۷۱-۷۰)
۲-۱۶- عوامل و نهادهای موثر در تعلیم و تربیت:
بجز انبیاء و اولیاء اله که از سرچشمه فیض الهی بهره مند بوده و بدون درس و مکتب ناخوانده مدرس شده اند، دیگر انسانها نیز نیاز به تعلیم و تربیت دارند و این آموخته و پرورش یافتن خود به خود پدید نمی آید بلکه در سایه سار عوامل و نهادهایی که موثر بر آن هستند بوجود خواهند آمد، انسان مانند زمین بایری است تا هر آنچه در آن کشت شود همان از آن می روید. و این انسان در جامعه ای زندگی می کند که عوامل مختلف و گوناگون در تربیت تاثیرگذار هستند و به هیچ وجه نمی تواند خود را از آن عوامل جدا کند و به عبارتی کنج عزلت را انتخاب نماید.
باتوجه به اینکه این عوامل را می خواهیم از دیدگاه مقام معظم رهبری بررسی نماییم، می توانیم از عوامل خانواده، آموزش و پرورش، دانشگاه، رسانه، صدا و سیما، مطبوعات، اینترنت، ماهواره، کتاب، دولت و محیط و نظاماجتماع، که من حیث المجموع می توان به نهادهای اجتماعی، آموزشی، فردی و محیطی تفکیک کرد نام ببریم و هر کدام از آنها را به فراخور بحث بررسی نماییم.
۲-۱۶-۱- عامل خانواده:
از دیرباز خانواده بعنوان یک واحد تربیت شناخته شده است. نهادی که تاثیر بسزایی در تعلیم و تربیت کودکان دارد. کانونی است که عواطف و احساسات کودکان در آن رشد می کند. خانواده جای سکنا و آرامش است. در جریان زندگی روزمره فارق از هرگونه اتفاق و رویدادی که تلاش و خستگی به همراه دارد این محیط خانه و خانواده است که پناهگاه امن و مایه سکینه و آرامش است و جایگاهی است برای تجدید قدرت و قوا که بتوان با دشواریهای زندگی دست و پنجه نرم کرده خانواده هایی است که تمامی رفتار و سکنات والدین باید حساب شده باشد. چون محیطی است که مفاهیمی همچون محبت، و احترام، نشاط جسمی و روحی و یا شناخت جسمی و روحی و یا شناخت و مواهب خدادادی و مفاهیم ارزشی را می توان به کودکان تعلیم داد.
از بعد اجتماعی نیز می توان گفت که خانواده یکی از مهمترین نهادها (نظام ها) اجتماعی است که اهمیت بسیار در ریشه و شکوفایی و تربیت استعدادهای اجتماعی جامعه دارد، به گونه ای که می توان ادعا کرد اگر در جامعه ای آسیب های فراوان اجتماعی و روانی به چشم می خورد، بیشتر محصول جوامع کوچک پایه و از جمله «خانواده» است. برای مثال شاید بتوان گفت جوانی که در کوچه و خیابان و مکانهای عمومی رفتاری دور از شأن جوانان ایرانی دارد و براساس نظر کارشناسان امور اجتماعی و تربیتی، «بزهکار» محسوب می شود، نتیجه تربیت ضعیف خانوادگی است. (نادری، ۱۳۹۰: ۲۲۸)
توصیه های زیادی شده که کودکان قبل از ورود به محیط های آموزشی زمینه فراوانی برای تربیت صحیح دارند. در این زمان کودکان مانند زمین که هر چه در آن کشت شود در آینده برداشت می کند.
مقام معظم رهبری در این رابطه می فرماید:
خانواده و جامعه باید بعنوان یک واحد تربیت هماهنگ و موثر، نقش خویش را قبل از حضور کودک در دبستان در زمینه اجتماعی کردن کودک، پذیرش آداب و رسوم مفید و سازنده و نیز استقرار اخلاق نیکو در وی ایفا کنند و این وظایف مهم را تنها به مربیان و معلمان حرفه ای نسپارند، چه شش سال اول زندگی کودک برای تکوین شخصیت وی اعم از رشد استعدادهای منطقی و زبانی تعادل عاطفی و توانایی برقراری روابط اجتماعی از اهمیت ممتازی برخوردار است. چنانچه گفته اند بیش از نیمی از مکتسبات یک جوان در پایان دوره دبیرستان از آن سالهای قبل از ورود به دبستان می باشد. پس باور داشته باشیم که کودکان ما بسیاری از مسائل معنوی را درک می کنند و آموزش آنان در این سنین با روش های مناسب نه تنها مقدور و معقول بلکه واجب و اساسی است. (بانکی پور فرد، ۱۳۸۰: ۲۴۷)
پس می توان باتوجه به مطالب بالا گفت که رفتار و اخلاق و سکنات فرزندان آینه تمام نمای وضعیت خانوادگی آنان است. اگر خانواده توسط والدین که رکن اساسی آن هستند بخوبی مراقبت شود می توان گفت مشکلات اجتماعی در جامعه به مراتب کمتر است.
۲-۱۶-۲- آموزش و پرورش:
یکی از عوامل موثر در تعلیم و تربیت آموزش و پرورش است. از آموزش و پرورش بعنوان یک نهاد تاثیرگذار بر آینده یک جامعه می توان نام برد. این نهاد مهم و آینده ساز می تواند نقش اساسی در شکل گیری فرهنگ یک جامعه داشته باشد. چنانچه در بحث اهداف فرهنگی در تعلیم و تربیت اشاره شد. اهمیت فرهنگ و مسائل فرهنگی از مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی بالاتر است.
چون فرهنگ ریشه در عمق باورهای یک جامعه دارد اگر جامعه ای بخواهد خود را بشناسد با فرهنگ و هویت فرهنگ خود است که می شناسد. در واقع اگر دارای فرهنگ غنی و پرمحتوایی باشد. می تواند بر او تکیه کند و در مقابل هجوم دیگر فرهنگ ها از آن محافظت نماید. و حال این فرهنگ که اهمیت آن از دیگر مسائل تاثیرگذار در جامعه بیشتر است توسط چه نهادی از نهادهای جامعه زنده نگه داشته می شود. این است که می توان به اهمیت آموزش و پرورش پی برد، این نهاد نقش بسیار مهمی در تداوم فرهنگ جامعه دارد، چون آموزش و پرورش بعنوان یک تولید کننده فرهنگ در جامعه است. یعنی افرادی در دامن آن پرورش داده می شوند که حافظ فرهنگ و هنر آن جامعه هستند.
دشمنان این مرز و بوم همواره نفوذ در کشورمان و به غارت بردن منابع سرشار آن به این نهاد مهم و با ارزش توجه داشته اند. چون می دانند اگر بتوانند تسلط خود را براین نهاد که یک نهاد مقدس و فرهنگی است بگسترانند بسیار راحت تر به اهداف خود دست پیدا می کنند.
مقام معظم رهبری در اهمیت این موضوع نیز می فرماید:
… جامعه اسلامی برای خنثی کردن نقشه های دشمنان پس از امدادهای غیبی الهی به آموزش و پرورش و معلمان متعهد و دلسوز و دانش آموزان که سرمایه های انقلابند چشم امید دوخته است. (بانکی پور فرد، ۱۳۸۰: ۲۵۳)
و در جایی دیگر در اهمیت آموزش و پرورش می فرماید:
اگر دستگاه تعلیم و تربیت در کشور خوب باشد و آموزش و پرورش فرهنگی توسط افراد صدیق و امین و توانا انجام گیرد آینده آن کشور تضمین شده است… تشکیلات جمهوری اسلامی باید متخصص مؤمن را پرورش دهد. (همان: ۲۵۲)
امام خمینی (ره) نیز در اهمیت مراکز تعلیم و تربیت و دانشگاه ها و حوزه های علمیه می فرماید:
و از توطئه های بزرگ آنان، چنانچه اشاره شد و تذکر داده ام بدست گرفتن مراکز تعلیم و تربیت خصوصاً دانشگاه هاست که مقررات کشور در دست محصولات آنهاست.
… نقشه آن است که جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزشهای خودی منحرف کنند و به سوی شرق یا غرب بکشاند و دولتمردان را از بین ایشان انتخاب و بر سرنوشت کشورها حکومت کنند تا به دست آنان هر چه می خواهند انجام دهند. اینان کشور را به غارت زدگی و غربزدگی بکشانند و قشر روحانی با انزوا و منفوریت و شکست قادر به جلوگیری نباشد و این بهترین راه است برای عقب نگه داشتن و غارت کردن کشور های تحت سلطه، زیرا برای قدرتها، بی زحمت و بی خرج و در جوامع ملی بی سر و صدا و هر چه هست به جیب آنان می ریزد. (فاضلی، ۱۳۸۱: ۱۴۵-۱۴۴)
از وظایف مهم آموزش و پرورش علاوه بر پرورش استعدادها و آموختن علم و پویایی و همچنین خیزش در امر فرهنگ، توجه به اسلامی بار آوردن کودکان و نوجوانان است. که در این رابطه مقام معظم رهبری اشاره دارند که:
یکی از مهمترین تدابیر همین است که، جوانان و نوجوانان و کودکان را اسلامی بار بیاوریم . من خیال می کنم که سرلوحه و محور برنامه های آموزش و پرورش در تنظیم کتاب، در تربیت علم، در نظارت بر کار بخشهای مختلف آموزش و پرورش، در نظارت بر کار آموزش دهندگان و داخل مدارس باید بر این باشد که ببیند آیا تفکر اسلامی منقول می شود، یا نه؟ انسان سازی بر مبنای اسلامی و مسلمان سازی کودکان در این مدارس انجام می گیرد، یا انجام نمی گیرد؟ (بانکی پور فرد ۱۳۸۰: ۲۵۷)
۲-۱۶-۳- دانشگاه:
آنچه که می توان درباره دانشگاه گفت اینست که بلا شک یکی از مکانهایی است که آینده هر کشور به آن بستگی دارد و ما می دانیم که تعلیم و تربیت برای ساختن آینده ای بهتر است. پس تعلیم و تربیت با دانشگاه یک رابطه تنگاتنگ و جدایی ناپذیر دارد. اگر بخواهیم تأثیر دانشگاه بر تعلیم و تربیت صحیح را بدانیم بایستی دانشگاه از زوایای مختلف و متعدد مورد بررسی قرار گیرد، چون یکی از نهادهایی است که بالندگی آن موجب رشد و شکوفایی هر کشوری می شود دانشگاه است. در حال حاضر کشورهایی هستند از نظر مراکز مهم دانشگاهی مورد توجه هستند، علم و دانش در آنها نهادینه شده و به پیشرفتهای قابل توجهی دست پیدا کرده اند که برای دیگر کشورها براحتی قابل دسترسی نیست. و این یک کار ریشه ای و عمیق است که در دانشگاه های آنها صورت گرفته است. دانشگاه شامل عناصری است که یکی از آنها که بسیار با اهمیت است و پویایی و زنده بودن دانشگاه بستگی به آنان دارد قشر دانشجو است.
۲-۱۶-۳-۱- دانشجو کیست؟
در یک بررسی اجتماعی می خواهیم بگوییم دانشجو کیست، یعنی در واقع یک دانشجو داری چه خصوصیاتی است؟ در بالا به آن اشاره شد دانشگاه آینده ساز است پس می توان گفت که دانشجو یک عنصر آینده ساز است. معمولاً دانشجو از قشر جوان هر جامعه ای است و قشر جوان نیز اگر در مسیر آموختن علم و دانش قرار گیرد برای آینده امید بخش است و این عنوان برای هر کس که امیددار به آینده کشورش است جذاب و یا با ارزش است.
با پیروزی انقلاب اسلامی روح جدیدی به کالبد دانشگاه دمیده شد، دانشگاهی که با روند رو به انحطاط رژیم پهلوی مسیر انحرافی در پیش گرفته بود با پیروزی انقلاب نفسی تازه یافت. خود را از نو شناخت و به طبع دانشجو که عنصر فعال دانشگاه بود وارد میدان جدید شد، میدانی که در آن ارزشهای متعالی اسلام باز شناخته می شد. پس دانشجوی مسلمان هویت از دست رفته خود را پیدا نمود و دانشجوی مسلمان و حزب الهی یک ارزش محسوب می شد. مقام معظم رهبری در این رابطه می فرماید:
حزب الهی به معنی مسلمان کامل است و اگر می خواهید معنی خوب الهی را بدانید، این است که انسان از فکرش و از استعدادش و از نیروی بدنی اش کمال استفاده را بکند و به مقررات اسلامی احترام بگذارد. پس یک حزب الهی به نظم جامعه احترام می گذارد و فداکاری در راه اهداف اسلامی را براحتی انجام می دهد و این خصوصیات یک فرد حزب الهی است. (بانکی پور فرد، ۱۳۸۰: ۲۷۲)
دانشجوی مسلمان پس با هویت اسلامی و انقلابی خود پیشتاز و پیشگام حرکت های انقلابی است. کسیکه به محض پیروزی انقلاب دانشجویان در صف جهاد همگام با دیگر اقشار جامعه در صحنه حاضر بودند و رشادتهای آنان را می توان در هشت سال دفاع مقدس یادآور شد که برای اعتلای میهن عزیزمان کلاسهای درس را رها کرده و به جبهه های نبرد حق علیه باطل شتافتند.
دانشجوی مسلمان درسخوان و عالم است. در این رابطه نیز مقام معظم رهبری می فرمایید:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:09:00 ب.ظ ]




۱-۱-۱۱- انتقال
در بررسی روش‌های انتقال ویروس بیماری نیوکاسل الکساندر به این نتیجه رسید که عفونت ممکن است، هم از راه دستگاه گوارش و هم استنشاق وارد بدن شود و از یک پرنده به پرنده دیگر منتقل شود. این درست نیست که فکر کنیم ویروس نیوکاسل بیشتر از طریق ذرات ریز و یا قطرات درشت به صورت تنفسی وارد بدن پرندگان حساس می‌شود. شواهد آزمایشگاهی برای اثبات این قضیه که ویروس عفونی می تواند در ذرات و آئروسل هوا قرار بگیرد و اگر پرنده در این محیط قرار بگیرد به بیماری مبتلا می شود وجود دارد ولی کافی نمی‌باشد. دلیل استفاده از واکسن‌های زنده به صورت اسپری و آئروسل نیز به همین خاطر است.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
قطرات بزرگ و کوچکی که حاوی ویروس هستند، از پرندگان عفونی آزاد می‌شوند در نتیجه در دستگاه تنفسی تکثیر می‌شوند. در ضمن در روند عفونت در بیشتر پرندگان، مقادیر زیادی از ویروس بیماری نیوکاسل از راه مدفوع دفع می‌گردد. بلع مواد مدفوعی باعث عفونت می‌شود و این احتمالاً مهمترین روش انتقال ویروس از پرنده ای به پرنده‌ی دیگر در فرم روده‌ای غیر حاد ویروس نیوکاسل و انتقال ویروس حاد کبوتر‌ها می‌باشد ولی هیچ کدام از این دو تولید علائم تنفسی در پرندگان آلوده نمی‌کند. همچنین انتقال عمودی هنوز به عنوان یک بحث باقی مانده است و کاملا مشخص نیست(, 2008).
۱-۱-۱۲- پراکندگی و شیوع
هر چند کنترل های بین المللی در مورد بیماری نیوکاسل توسط آژانس هایی چون سازمان غذا و کشاورزی آمریکا (FAO) و سازمان بین المللی امراض همه گیر انجام می شود ولی نمودار ها و بر آورد های آنها ممکن است شیوع دقیق ویروس نیوکاسل را مشخص نکند. تحقیقات همه گیر شناسی نشان می دهد که اغلب شیوع ها در نتیجه پخش ثانویه ویروس از طریق انسان است.بدون شک بزرگترین پتانسیل برای انتشار ویروس بیماری نیوکاسل بوسیله انسان و تجهیزاتش است .در انسان احتمال آلودگی کیسه ملتحمه وجود دارد و اما راه های محتمل تر دیگر، ویروس های عفونی ماشین های منتقل کننده و حمل کننده است. نقل و انتقال مدرن این امکان را به پرسنل می دهد که جا به جایی سریعتر صورت بگیرد.بنابراین انتشار به وسیله انسان نباید صرفا به عنوان منطقه ای و یا ملیتی محدود شود.
در اکثر مناطق و کشور های پیشرفته مثل اروپای غربی ، شیوع منتشر شونده میان پرندگان به صورت تک گیر و معیار کاملا ثابتی می باشد، با وجود اینکه واکسن به صورت گسترده مورد استفاده قرار می گیرد.پراکندگی ویروس بیماری نیو کاسل وابسته به فعالیت هایی است که کشور های مختلف برای ریشه کنی آن انجام می دهند موفقیت با چنین اهدافی امکان پذیر است ، ولی عامل بیماری بسته به ماهیت صنعت طیور در کشور ممکن است دوباره بر گردد (یعنی کشور هایی که دارای گله های ماکیان بومی گسترده هستند مشکلات بیشتری نسبت به کشور هایی با طیور صنعتی گسترده دارند) .
ماهیت قابل گسترش بودن ویروس بیماری نیوکاسل بر شیوع آن مؤثر است. الکساندر ۴ پانزئو تیک ویروس بیماری نیوکاسل را از زمان تشخیص اولین مورد بیماری بررسی کرد. اولین فرم آن در نخستین شیوع بیماری دیده شد که در جنوب شرقی آسیا بود. دیل پیشنهاد کرد که بیماری به صورت آهسته از آسیا به اروپا حرکت کرده و در شیوع های ۱۹۲۶ انگلستان ، عامل جدا شد که این کشور شانس آشنایی اولیه را در این روند کلی داشت. این تئوری گسترش پانزئوتیک ویروس می توانست بسیار مهم باشد زیرا بیماری به صورت آشکار در ۱۹۲۶ اتفاق افتاده و در طی ۳۰ سال تمام دنیا را درگیر کرده و تا اوایل ۱۹۶۰ در اغلب کشور ها دارای اهمیت بود. در یک مقایسه مشخص دومین پانزئوتیک در ۱۹۶۰ در خاور میانه روی داده است و تا سال ۱۹۷۳ به کشور های زیادی انتقال یافت. احتمال گسترش ویروس در دومین پانزئوتیک وجود داشت. زیرا صنعت طیور تحت تاثیر انقلابی بزرگ قرار داشت و به صورت صنعت تجاری مهم همراه با خرید و فروش های بین المللی در آمده بود(, 2008).
تاثیرات شدید پانزئوتیک دوم در صنایع طیور اغلب کشور ها منجر به توسعه واکسن ها و برنامه هایی شد که طیور را به طور کامل محافظت می کرد به علاوه بسیاری از کشورها معیار های کنترلی جدیدی را برای ورود پرندگان داخل قفس خارجی وضع کردند. احتمالا گسترش جهانی سومین ویروس حاد در اواخر ۱۹۷۰ اتفاق افتاده است. شروع و گسترش این پانزئتیک سوم نا مشخص است که احتمالا به خاطر استفاده زیاد و جهانی واکسن ها از اواسط سال ۱۹۷۰ است که پرندگان را در مقابل بیماری ایمن کرده ولی در اکثر موارد ویروس در بدن حیوان تکثیر و به محیط گسترش یافت. بررسی ویروس هایی که مسئول بیماری پانزئوتیک هستند بسیار پیچیده است ، زیرا ممکن است منجر به ظهور ویروس هایی شود که دارای وضعیت ژنتیکی اختصاصی هستند و یا ممکن است ویژگی های آنتی ژنی و ژنتیکی آنها مانند واریانت ها از بین نرود و ممکن است چندین سال متوالی به دنبال اولین ظهور ، از گله جدا شوند.گروه دیگری از پرندگان اهلی وجود داشته که به طور گسترده در بیشتر کشور ها نگه داری می شدند و به عنوان منبع با لقوه ویروس بیماری نیوکاسل نادیده گرفته شدند. این گروه شامل کبوتر ها و قمری ها بودند که برای اهدافی چون مسابقه ، نمایش و غذا نگه داری می شدند. در اغلب کشور های اروپایی ، جمعیت این گروه از پرنده ها بالغ بر چندین میلیون بود.اینها اولین پرن
دگانی بودند که به چهارمین پانزئوتیک بیماری نیوکاسل مبتلا می شدند(, 2008).
این بیماری دارای فرم نورو تروپیک در جوجه ها و بدون علائم تنفسی بود که در اواخر ۱۹۷۰ در خاور میانه اتفاق افتاد. سال ۱۹۸۱ ویروس به اروپا رسید و به سرعت کل دنیا را درگیر کرد .گسترش پانزئوتیک به خاطر تماس بین پرندگان مسابقه ای و تجارت وسیع بین المللی در این پرندگان بوده است .
واریانت ویروس به صورت آشکار ۲۴ کشور را تحت تاثیر قرار داد. شیوع بیماری در ماکیان در چندین کشور از جمله انگلستان گزارش شد .در این کشور ۲۰ نمونه شیوع بیماری دیده شد که به خاطر آلوده شدن غذای طیور توسط کبوتران آلوده بود. بیماری در کبوتران بیش از دو دهه دیده شد اما به نظر می رسد هنوز به صورت آنزئوتیک در کبوتران مسابقه ای برخی کشور ها وجود داشته و به طور عادی به کبوتران غیر اهلی و قمری ها انتقال می یابد و این تهدید همچنان برای طیور ادامه خواهد داشت(, 2008).
۱-۱-۱۳- گسترش
روش های گسترش ویروس بیماری نیوکاسل توسط الکساندر و لنکستر مورد بررسی قرار گرفت . منابع مساعد ویروس برای گسترش آن به شرح زیر است

 

    1. انتقال از پرندگان زنده : پرندگان غیر اهلی ، پرندگان اهلی ، پرندگان غیر بومی ، پرندگان تفریحی،پرندگان مسابقه و طیور تجاری .

 

    1. تماس با حیوانات دیگر

 

۳ - رفت و آمد و جا به جایی وسائل

 

    1. جا به جایی تولیدات طیور

 

    1. انتشار از طریق هوا

 

    1. غذای آلوده طیور

 

    1. آب آلوده

 

    1. واکسن ها

 

اهمیت هر یک از این فاکتور ها بستگی به شرایطی دارد که همه گیری در آن رخ می دهد .در واقع مهمترین پتانسیل برای گسترش ویروس بیماری نیوکاسل ، انسان و تجهیزات آن است . انسان آلوده به عفونت ویروس نیوکاسل ، دارای جراحت در کیسه conjuctival است که می تواند راهی برای گسترش عامل باشد . اما مهمترین راه آلودگی ، انتقال از طریق مدفوع توسط لوازم مکانیکی آلوده است.
حمل و نقل پیشرفته انسان را قادر ساخته که به سرعت به هر کشوری مسافرت کند . به همین دلیل گسترش توسط انسان نباید فقط در ابعاد منطقه ای و کشوری مورد بررسی قرار بگیرد. واکسیناتور ها به دلیل رفت و آمد از مزرعه ای به مزرعه ی دیگر عامل شیوع بیماری می باشند و در برخی از موارد استفاده از واکسن هایی که به خوبی غیر فعال نشده و وارد شدن سویه های حاد به داخل سویه واکسن ، ایجاد بیماری می کند(Alexander, 2001; Leslie, 2000).
۱-۱-۱۴- تشخیص
۱-۱-۱۴-۱- علائم کلینیکی
بیماری نیو کاسل به طور گسترده به صورت پاتو تیپ ها بر اساس علائم بالینی تقسیم بندی می شوند که در واقع علائم مختلف به وسیله سویه های ویروس ایجاد می شوند.عوامل مهم دیگری که در ایجاد و شدت بیماری مؤثر هستند عبارتند از گونه های میزبان ، سن میزبان ، استرس محیطی ، استرس اجتماعی ، میزان دز ویروس ، روش و طریقه بروز و عملکرد ویروس هستند.
در رابطه با ویروس های خیلی حاد ، بیماری به طور ناگهانی بروز کرده که در غیاب علائم کلینیکی دیگر دیده می شود. در درگیری ماکیان با ویروس هایی با پاتوتیپ خیلی شدید VVND ، علائم بالینی اغلب با بی حالی ، افزایش تنفس و ضعف و زمین گیر شدن و سرانجام مرگ می باشد.در طول همه گیری که به وسیله این تیپ ویروس بین سالهای ۱۹۷۰-۱۹۷۳ روی داد و بیماری در بعضی کشور ها مثل انگلستان و ایرلند شمالی به وسیله علائم تنفسی ظاهر شد ، اما در دیگر کشور ها این علائم دیده نشدند.این فرم از ویروس نیوکاسل ممکن است سبب ادم اطراف چشم و سر شوند. اسهال سبز رنگ در بیشتر پرندگانی که سریعا در اثر عامل بیماری نمی میرند دیده می شود.همچنین قبل از مرگ لرزش عضلانی، پیچش گردن، فلجی پا ها و بال‌ها، اپیستونوس (بالا نگه داشتن سر ) را نشان می دهند.تلفات در گله‌های کاملاً حساس ماکیان به صد در صد می رسد(Alexander, 2001).
فرم نوروتروپیک ولووژنیک ویروس نیوکاسل اغلب در ایالات متحده دیده شده است. در ماکیان با شروع ناگهانی علائم شدید تنفسی بعد از یک یا دو روز بعد از بروز علائم عصبی همراه است. تولید تخم به صورت شدید افت پیدا می‌کند ولی معمولاً اسهال دیده نمی شود واگیری معمولا صد در صد اتفاق می افتد ، ولی تلفات پایین‌تر است. همچنین تلفات تا ۵۰% و در بالغین تا ۹۰% در جوجه های جوان نیز ثبت شده است.
سویه‌های مزوژنیک ویروس نیوکاسل در درگیری‌های گله علائم تنفسی ایجاد می‌کنند و در پرندگان بالغ افت قابل ملاحظه‌ای در تولید تخم دیده می شود که تا چندین هفته ادامه می‌یابد. ممکن است علائم عصبی نیز دیده شود ولی همیشگی نیست. تلفات در ماکیان به استثنای پرندگان خیلی جوان و پرندگان حساس ،معمولا پایین است، اما احتمال دارد همراه با شرایط وخیم بالا رود . ویروس های لنتوژنیک در پرندگان بالغ ایجاد بیماری نمی کنند ولی در پرندگان جوان و حساس مشکلات شدید تنفسی دیده می شود(Alexander, 2001).
واکسیناسیون و یا آلوده شدن گله‌های گوشتی نزدیک زمان کشتار‌، منجر به کلی سپتی سمی و درگیری کیسه‌های هوایی می‌شود و در نتیجه لاشه ضبط می‌شود. ویروس مسئول همه‌گیری کبوتر در دهه ۸۰ علائمی را که به وجود آو
رد، در کبوتر و ماکیان بر خلاف علائم ایجاد شده توسط سایر ویروس‌ها، در هر دو گونه چهره کلینیکی غالب، اسهال و علائم عصبی بود.
در ماکیان بالغ نیز کاهش چشم‌گیر تخم مرغ دیده می‌شود‌، و در ماکیان جوان مرگ و میر بالایی گزارش شده است. این ویروس در عفو نت‌های غیرکمپلکس شده کبوتر و ماکیان، علائم تنفسی ایجاد نمی‌کند. ایجاد علائم کلینیکی به وسیله ویروس‌های اختصاصی در سایر میزبان ها بسیار متفاوت از تولید علائم در ماکیان است. به طور کلی بوقلمون‌ها به اندازه ماکیان حساس‌اند، اما شدت کمتری دارند.گرچه اردک‌ها و احتمالاً غاز‌ها به سرعت درگیر می‌شوند، ولی مقاوم در برابر سویه‌های حدت‌دار نیوکاسل هستند(, 2008).
۱-۱-۱۴-۲- یافته های کالبد گشایی
مشابه علائم کلینیکی ، جراحات کالبد گشایی و در گیری ارگا ن ها در پرنده مبتلا به بیماری نیوکاسل بسته به سویه و پاتو تیپ ویروس درگیر کننده است. هیچ جراحات کالبد گشایی که اختصاص به فرم خاصی از این بیماری باشد وجود ندارد.و حتی ممکن است هیچ گونه جراحت کالبد گشایی دیده نشود.با این وجود ، جراحات کالبد گشایی به صورت خون ریزی برای تفریق ویروس های بسیار حاد ( VVND) و ویروس های بدون حدت (NVND) استفاده می شود که این تفریق ابزار کنترلی مهمی برای تشخیص بیماری نیوکاسل در ایالات متحده است.جراحاتی برجسته مخصوصا در نقاط پیش معده ، سکوم و روده کوچک که عمدتا خونریزی دهنده و در نتیجه نکروز دیواره ی روده ای و یا بافت لنفاوی مثل محل دو شاخه شدن سکوم و پلاک های پایر ظاهر می شود(, 2008).
به طور کلی ، صرف نظر از نوع پاتوتیپ درگیر کننده ، جراحات کالبد گشایی در سیستم اعصاب مرکزی پرندگان آلوده با ویروس نیوکاسل دیده نمی شود. به طور معمول تغییرات پاتو لوژیک واضح و آشکار در دستگاه تنفسی ظاهر نمی شود و اگر ظاهر شود به صورت ترشحات موکوسی خونی مشخص و تراکم بارز آن در کیسه ای هوایی پرندگان ممکن است دیده شود. تورم کیسه های هوایی حتی در درگیری با سویه های نسبتا خفیف همراه با عفونت های باکتریال ثانویه به صورت ضخیم شدن کیسه های هوایی ، اکسودای کاتارال و کازئوز دیده می شود(, 2008).
۱-۱-۱۴-۳- ضایعات میکروسکوپیک
هیستو پاتولوژی عفونت نیوکاسل بیماری نیوکاسل بسته به علائم کلینیکی و زخم های کالبد گشایی ، و یا هر دو ، می تواند تحت تاثیر قرار بگیرد. راه انتقال می تواند تحت تاثیر سویه درگیر کننده و راه انتقال باشد. به عنوان مثال برد (Bread) توانست تغییرات هیستو پاتولوژیک مشابهی را با آلوده کردن ماکیان با ویروس های لنتوژنیک و یا ولووژنیک از راه آئروسل ایجاد کنند. اکثر مقالات و تحقیقات درباره پاتو تیپ‌های حدت‌دار ارائه شده، که به صورت خلاصه در زیر شرح داده شده است(, 1970).
۱-۱-۱۴-۳-۱- سیستم عصبی
زخم هایی که در سیستم عصبی مرکزی دیده می شود شامل آنسفالیت غیر چرکی با دژنراسیون عصبی ، تجمع و تمرکز سلول های گلیال ، نفوذ لنفوسیت به اطراف عروق ، و هیپر تروفی سلول‌های آندو تلیال می‌باشد. جراحات اکثراً در مخچه‌، قسمت میانی مغز‌، پل مغز‌، ساقه مغز و طناب نخاعی و به ندرت در مغز پیشین دیده می شود.
۱-۱-۱۴-۳-۲- سیستم عروقی
پر خونی و ادم ، و خونریزی در بیشتر اندام ها دیده می شود. تغییرات دیگر شامل دژنراسیون ادماتیک در پوشش میانی رگ ، هیالینیزاسیون مویرگ ها ، افزایش هیالن ترومبوز در عروق کوچک و نکروز سلول های آندوتلیال در عروق می باشد.
۱-۱-۱۴-۳-۳- دستگاه لنفاوی
تغییرات عود کننده در سیستم لنفاوی یافت شده است که شامل نابودی و از بین رفتن بافت های لنفاوی ، هایپر پلازی سلول های فاگوسیتی تا هسته ای در ارگان های متفاوت مخصوصا در کبد دیده می شود.جراحات نکروزه در سر تا سر طحال دیده شده و واکوئل دار شدن کانونی و تخریب لنفوسیت ها در مناطق قشری و مرکزی طحال و تیموس دیده می شود. دژنراسیون آشکار لنفوسیت ها در مناطق مرکزی بورس فابرسیوس دیده می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:09:00 ب.ظ ]




  • افزایش اشکال خاصی از سرمایه اجتماعی می تواند سبب افزایش سرعت و تسهیل انتقال ایده ها، دانش و اطلاعات در جامعه گردد. به طور کلی هر چه جامعه به هم پیوسته تر باشد ، افراد راحت تر می توانند به اطلاعات دسترسی داشته باشند و همچنین افراد بیشتری به این اطلاعات دسترسی خواهند داشت.

 

ارتقاء همکاری و یا رفتار اجتماعی
از زمانی که آدام اسمیت[۶۱](۱۷۷۶) این نظریه معروف را بیان کرد که” به علت خیرخواهی قصاب ، فروشنده آبجو و یا نانوا نیست که ما انتظار شام داریم، بلکه به علت توجه آنها به منافع شخصی شان است” نقشی که منافع شخصی افراد می تواند در ارتقا دادن کالاهای عمومی داشته باشد ، به طور وسیعی مورد توجه قرار گرفت.
با این حال، نظریه اقتصادی نیز به طیف وسیعی از شرایط اشاره دارد که در آن انجام دادن کارها با توجه به علایق شخصی خود به احتمال زیاد منجر به بازده اجتماعی ناقص و یا حتی برعکس می شود. این مورد زمانی بروز می کند که کارهای فردی سبب تحمیل هزینه روی سایرین می شود و یا به عبارت دیگر زمانی که برای به دست آوردن نتایج بهتر اجتماعی همکاری ضروری باشد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
منافع فردی واجتماعی
بسیاری از مفاهیم مرتبط با سرمایه اجتماعی، مزایای فردی/ درونی بسیاری دارند. برای مثال افرادی که دارای گروه های مختلفی از دوستان هستند، لذت بیشتری را در زندگی احساس می کنند، احساس تعلق به یک گروه دارند و اعتماد به نفس آنها بیشتر است. افرادی که روابط گسترده ای را برقرار می کنند آینده شغلی و همچنین در آمد بیشتری دارند. همچنین شواهدی وجود دارد که نشان می هد احساس تعلق اجتماعی سلامت و طول زندگی افراد را افزایش می دهد. شبکه های اجتماعی می توانند کمک های ملموس و حمایت هایی را از افراد انجام دهد که منجر به کاهش استرس های فیزیکی و روانی می شود. به طور خلاصه نتایج تحقیقات بسیاری نشان می دهد که افرادی که به خوبی با دیگران ارتباط برقرار کرده اند احتمال بیشتری دارد که ” استخدام شوند، صاحب خانه شوند، سلامت و شاد باشند (وولاک ، ۲۰۰۱، ۶۸ ) نسبت به کسانی که ارتباطات اجتماعی کمتری دارند.

 

  • ۸- ۲- ۲ اثرات منفی سرمایه اجتماعی

 

بسیاری از محققان بیان می کنند که سرمایه اجتماعی به عنوان یک دارایی اجتماعی مطلوب به نظر می رسد که باید تشویق شوند. همانطور که وولاک ( ۱۹۹۸، ۱۵۸) بیان می کند بیشتر مباحث سرمایه اجتماعی را بی حد و حصر “خوب” می دانند. پس با این وجود، اگر کمی اعتماد، مشارکت گروهی و همکاری چیز خوبی است، نباید بیشتر از آن ، بهتر باشد؟
نویسندگان بسیاری بیان کرده اند که سرمایه اجتماعی می تواند در برخی موارد هزینه ها و مشکلاتی را به وجود آورد. دقیقا همانگونه که استفاده ازسرمایه های فیزیکی برای اهداف خوب یا بد اجتماعی، وابسته به شرایط و نوع استفاده کاربران آن دارد در مورد سرمایه اجتماعی نیز به همین گونه است. جنبه های بالقوه منفی سرمایه اجتماعی عبارت اند از:
تاثیر منفی بر افراد خارج از گروه
در حالی که سرمایه اجتماعی در درون گروه عموماً منافعی را برای آن گروه به همراه دارد، مزایای آن برای کل جامعه وابسته به اهداف گروه است. در برخی موارد دستیابی به اهداف گروه ممکن است به هزینه ی رفاه جامعه انجام شود. همانگونه که استروم (۲۰۰۰و۱۷۶-۱۷۷) بیان کرد:
“گروه های گانگستر و مافیا از سرمایه اجتماعی به عنوان زیر بنایی برای ساختار سازمانی خود استفاده می کنند. کارتل ها نیز برای اینکه بتوانند اقتصاد را تحت کنترل خود داشته باشند از سرمایه اجتماعی استفاده می کنند".
علاوه بر این برخی از رفتار های درون گروه مانع از دستیابی سایر افراد خارج از گروه به فرصت ها و موقعیت ها می شود. بنابر گفته والدینگر[۶۲](۱۹۹۵ ،۵۵۷) ” همان روابط اجتماعی که سبب سهولت و کارایی تبادلات اقتصادی در بین افراد جامعه می شود می تواند به عنوان سدی برای افراد خارج از این گروه عمل کند.
اثرات منفی بر افراد درون گروه
مشارکت در یک گروه یا جامعه در اغلب موارد مستلزم یک انطباق و هماهنگی با گروه است که خود سبب سلب آزادی های فردی می شود. پورتز(۱۱۹۸) مشاهده کرد که تمام ساکنان شهر ها و روستاهای کوچک یکدیگر را می شناسند و سطح کنترل اجتماعی در بین آنها بسیار زیاد است که خود سبب محدود شدن آزادی های فردی می شود و این دلیلی است برای آنکه افراد جوان اغلب این مناطق را ترک می کنند.
وولاک (۱۹۹۸) بیان کرد که گروه های قوی اجتماعی با مجبور کردن افراد و جلوگیری از حضور آنها در شبکه های اجتماعی وسیع تر می توانند از پیشرفت های اقتصادی فردی جلوگیری کنند (کمیسیون بهره وری استرالیا، ۲۰۰۳)
۲-۲-۹ نظریه های سرمایه اجتماعی

 

  • ۹- ۲- ۲ نظریه سرمایه اجتماعی جیمز کلمن:

 

جیمز کلمن در ۱۹۹۰ بزرگترین اثر نظری خود به نام «بنیان های نظریه اجتماعی» که در آن ماهیت در حال تغییر سازمان های اجتماعی هدفمند تشریح شده است را منتشر کرد. در فصل دوم این اثر فصلی را به سرمایه اجتماعی اختصاص داد. این فصل نسخه به روز شده از مقاله ای بود که در سال ۱۹۸۸ تحت عنوان «نقش سرمایه اجتماعی در ایجاد سرمایه انسانی» در نشریه علوم اجتماعی آمریکا به چاپ رساند. کلمن با ردیابی مفهوم سرمایه اجتماعی در نوشته های گلن لوری[۶۳]، نحوه استفاده از این مفهوم در جهت افزایش منافع فردی و جمعی را تشریح نموده است.
برداشت و نگرش کلمن درباره سرمایه اجتماعی که آن را مجموعه ای از روابط می داند که می توانند به ایجاد هنجارها کمک کنند، ریشه در افکار و اندیشه های جامعه شناسانی چون پارک[۶۴]، بورگس[۶۵] و مید[۶۶] دارد. این سه تن از سازمان ها و نهاد های اجتماعی به منزله مجموعه ای از منافع متقابل یاد می کنند که آداب، رسوم و رویه ها و هنجارهای کنترل اجتماعی را تشکیل می هند. از طریق درک مشترکی که از مراودات، گفتمان و فعالیت ها حاصل می شود، نهاد های اجتماعی، الگوهای رفتاری را که با مسؤلیت پذیری اجتماعی همراه هستند پدید می آوردند. به اعتقاد کلمن، سرمایه اجتماعی را نه از طریق ساختار آن بلکه از طریق کارکرد آن باید تعریف کرد او سرمایه اجتماعی را مجموعه ای از پیوند های ارتباطی می داند که اقدام جمعی را تسهیل می کند. کلمن با ارائه چنین تعریفی از سرمایه اجتماعی ، به گسترش و تعمیم دیدگاه لین از مفهوم منابع اجتماعی می پردازد. لین معتقد است، انسان ها با بهره گیری از منابع اجتماعی برای تقویت موقعیت اجتماعی خود ، به داد و ستد و مراوده با یکدیگر می پردازند. به اعتقاد وی فرد در اصل برای به دست آوردن منابع و حراست از منابعی که کسب کرده است، با افراد دیگر رابطه برقرار می کند( لین، ۱۹۹۰، ۲۶۴-۲۶۲).
بر خلاف لین کلمن سرمایه اجتماعی را جزء جدایی ناپذیر ساختار روابطی می داند که بین دو نفر یا بین افراد وجود دارد. کلمن ، سرمایه اجتماعی را در قالب شبکه ای از افراد تعریف می کند و نه مجموعه ای از افراد. به عقیده او این مفهوم تنها یک ماهیت منحصر به فرد نیست بلکه در برگیرنده موجودیت های مختلفی است که تمامی آنها در دو عنصر مشترک هستند یعنی همه آنها جنبه ای از ساختار اجتماعی را در خود دارند و واکنش معینی از کنشگران را در درون این ساختار تسهیل می کنند. به نظر او سرمایه اجتماعی همانند سرمایه مادی و انسانی کاملا قابل مبادله نیست اما می -تواند به فعالیت های مشخص، اختصاص یابد همچنین شکل خاصی از سرمایه اجتماعی که ممکن است در تسهیل برخی از کنش ها ارزشمند باشد، می تواند برای کنش های دیگر بی فایده و حتی مضر باشد. بر این اساس، سرمایه اجتماعی از دیدگاه کلمن تمامی چیزهایی است که دارای دو ویژگی باشند:
الف: جنبه ای از یک ساخت اجتماعی را داشته باشند.
ب: تسهیل گر واکنش های افراد درون ساخت اجتماعی باشند (کلمن،۴۶۲،۱۳۸۶).

 

  • ۹- ۲- ۲ نظریه بوردیو:

 

بوردیو (۱۹۸۵) معتقد است که سرمایه اجتماعی، عبارت است از «انباشت منابع بالقوه یا بالفعلی که به دارایی های شبکه پایداری از روابط نهادینه شده حاصل از شناخت متقابل، پیوند داده می شوند». براساس مطالعات بوردیو، سرمایه اجتماعی چهار ویژگی دارد: اول اینکه سرمایه اجتماعی از طریق شبکه ها ساخته شده و درون شبکه های اجتماعی شکل می گیرد. براین اساس میزان سرمایه به تداوم و شدت پیوندهای اجتماعی بستگی دارد. دوم: سرمایه اجتماعی، خود یکی از منابع در دسترس افراد و گروه ها است که می توانند از آن در جهت یافتن یک شغل پر در آمد یا راه یافتن به یک دانشگاه معتبر استفاده کنند. سوم اینکه اگرچه سرمایه اجتماعی به طور رابطه ای شکل می گیرد اما می تواند به وسیله فرد یا گروهی از افراد استفاده شود. و آخر اینکه سرمایه اجتماعی ساختاری موقت دارد ، یعنی ممکن است در طول زمان با تغییر گروه میزان آن نیز دستخوش تغییر گردد ( آدکینز، ۲۰۰۵، ۱۹۸) .

 

  • ۹- ۲- ۲ نظریه رابرت دی پوتنام

 

به نظر رابرت پوتنام، سرمایه اجتماعی،«روابط بین افراد، شبکه های اجتماعی و هنجارهای متقابل و اعتماد اجتماعی است که از این طریق حاصل می شود. مهم تر از همه اینکه این مسأله را هم به عنوان یک پدیده ساختاری (شبکه های اجتماعی) و هم به عنوان یک پدیده فرهنگی (هنجارهای اجتماعی) مطرح کرده است (پوتنام، ۱۹۹۶، ۵۶) .
ادعای اساسی نهفته در نظریه پوتنام این است که شبکه های اجتماعی و هنجارها و ارزش های مرتبط با این پیوند ها، برای مردم و در مقیاس وسیع تر برای جامعه دارای پیامد های مهمی باشد که هم باعث ایجاد منافع خصوصی و هم منافع عمومی گردد. خصوصاً شبکه هایی که اعضای آن را دوستان، همکاران و همسایگان تشکیل می دهند و در شبکه ای از وظایف و مسئولیت های متقابل همراه با هنجارهای متقابل عمومی قرار دارند، اوضاع را جهت همکاری و تعاون جهت ایجاد منافع جمعی، بهبود می بخشند. به نظر می رسد درک متقابل، قوانین ضمنی، شیوه های مورد توافق و اعتماد اجتماعی که به وسیله تماس های فردی و پیوند های دوستانه ایجاد می شوند، باعث آسان تر شدن همکاری افراد در آینده و در جهت منافع طرفین می گردد. این فعالیت ها می تواند از جمع آوری کمک برای یک همکار گرفته تا مشکل یک تعاونی اعتباری درون سازمان یا استفاده شراکتی از ماشین آلات کشاورزی در یک تعاونی محلی باشد. مادامی که ارزش سرمایه اجتماعی در روابط بین مردم حاکم است، در برآورد ها نیز باید مورد توجه قرار گیرد، البته باید گفت که سرمایه اجتماعی از سرمایه گذاری مالی در سهام شرکت ها و تجهیزات تولیدی یا حتی سرمایه گذاری آموزشی کارکنان بسیار پیچیده تر است (اررو ، ۲۰۰۰، ۴۹).
۳-۲- توسعه پایدار گردشگری
سازمان جهانی گردشگری[۶۷] توسعه پایدار گردشگری را شامل کیفیت زندگی برای جامعه میزبان، رضایت گردشگران، حفظ محیط زیست و منابع انسانی و اجتماعی مورد استفاده در فرایند گردشگری می داند ( الوانی و پیروز بخت (۱۳۸۵).

 

  • جامعه محلی یا جامعه میزبان: ساکنان بومی مقصد های گردشگری که ممکن است فرهنگ، محیط زیست و ارزش های آن ها تحت تأثیر گردشگران قرار گیرد ( هم به شکل مطلوب و هم به شکل نامطلوب) (ضیایی و میرزایی، ۱۳۸۶).

 

از جمله دغدغه هایی که روستاهای کشورهای مختلف جهان امروز با آن مواجه هستند، مسئله توسعه پایدار است. در این میان کشورهایی که به متنوع سازی اقتصاد روی آورده اند و می خواهند خود را از اقتصاد تک پایه ای برهانند، در جستجوی شناخت راه های آن یا خلق راه ها و روش های جدیدند. یکی از این روش ها گردشگری است که بیشتر کشورها به ویژه کشورهایی که به لحاظ موقعیت مکانی از این مزیت برخوردارند، آن را در برنامه های توسعه ملی خود گنجانده اند تا از این طریق بتوانند فرایند ملی خود را توسعه بخشند (افتخاری و قادری، ۲۴:۱۳۸۱)
شاید بهترین تعریفی که برای توسعه پایدار ارائه شده است مربوط به گزارش برانتلند[۶۸] در سال ۱۹۸۷ میلادی باعنوان “آینده مشترک ما”[۶۹] است. این تعریف چنین است: « در توسعه ای که نیازهای زمان حال را برآورده می کند، بدون آنکه از توانایی های نسل های آینده برای ارضای نیازهایشان مایه بگذارد» ( کنّلی و اسمیث[۷۰]، ۱۹۹۹، ۲) .
به این ترتیب توسعه ای پایدار است که بهبود زندگی، نه تنها نسل حاضر بلکه نسل های آینده را نیز در نظر دارد (کلر و کلین[۷۱]، ۱۹۹۹، ۱۳۳) .
کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه[۷۲] ، توسعه پایدار را چنین تعریف می کند: « جریان تغییری در استفاده از منابع، هدایت سرمایه گذاری ها، سمت گیری توسعه فناوری و به طور کلی، تغییر نهادی است که با نیاز های زمان حال و آینده سازگار باشد» (نصیری ، ۱۳۷۹)
توسعه پایدار ار نظر سازمان بهره وری آسیا[۷۳]، راهبردی است برای ارتقای بهره وری و عملکرد زیست محیطی در راستای «توسعه همه جانبه» اجتماعی و اقتصادی و هدف آن ارتفای مستمر کیفیت زندگی انسان است( APO, 2005 ، به نقل از کریم و هاشمی، ۱۳۸۷)
بنابراین توسعه زمانی پایدار است که مخرب نباشد و امکان حفظ منابع اعم از آب ، خاک، منابع ژنتیکی، گیاهی و جانوری را برای آیندگان فراهم آورد. در توسعه پایدار، اصل این است که منابع طبیعی پایه به گونه ای محافظت شوند که نسل های آینده دست کم بتوانند به اندازه نسل کنونی تولید ومصرف کنند (زاهدی، ۱۳۷۶، ۲ ).
در مجموع پایداری به عنوان بخش اساسی ایدئولوژی نظم نوین جهانی شناخته شده و همه روند ها و گرایش ها با آن مرتبط است. در زمینه گردشگری، اصطلاح پایداری توسط بسیاری برای دادن وجه اخلاقی و اعتبار “سبز” به فعالیت های گردشگران استفاده شده است. حفاظت گرایان، مقامات دولتی، جامعه محلی و گردشگران هر یک بر اساس دیدگاه خود، این شاخه جدید علم گردشگری را در قالب گردشگری پایدار پذیرفته اند (مافورث و مانت[۷۴]، ۲۰۰۳، ۸۰) .

 

  • ۳- ۲ ابعاد توسعه پایدار

 

در توسعه پایدار، به رشد اقتصادی و تحقق استانداردهای بهتر زندگی، بدون از دست دادن منابع کمیاب طبیعی توجه می شود و به طور همزمان ، عدالت اجتماعی در استفاده از میراث جامعه بشریت و همچنین محافظت از منابع ارزشمند طبیعت، مورد تأکید قرار می گیرد. از نگاه جاکوبز [۷۵]مفروضات اساسی و ایده آل ها در توسعه پایدار عبارتند از :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:08:00 ب.ظ ]