۵-۳-راه‎های تقویت و پایداری سرمایه اجتماعی در مشهد
۵-۳-۱- برنامه‎ ریزی برای توسعه پایداری اجتماعی در محله‎ها و مجتمع های مسکونی
پایان نامه - مقاله - پروژه
دولت‎ها، هم می‎توانند بعضی کارهای مثبت برای ایجاد سرمایه اجتماعی انجام دهند، و هم از دست زدن به کارهای دیگری که از موجودی سرمایه اجتماعی در جامعه می‎کاهد بپرهیزند. می‎توانیم چهار نظر را در این جا عنوان کنیم: «نخست، دولت‎ها اهرم‎های مشخصاً متعددی برای ایجاد بسیاری از اشکال سرمایه اجتماعی در ختیار ندارند. سرمایه اجتماعی در بسیاری موارد یکی از محصولات جنبی دین، سنت، تجربه مشترک تاریخی، و دیگر عواملی است که از کنترل هر دولتی خارج اند. سیاست بخش عمومی ]دولت[ می‎تواند مبتنی بر هنجارهای حی و حاضر سرمایه اجتماعی – مثلاً شبکه‎های اجتماعی مورد استفاده در تولید و تکمیل اطلاعات مورد استفاده در ]فرایند پرداخت[ وام‎های خود طراحی و اجرا شود، ولی نمی تواند اثرات دین را به عنوان یکی از منابع ارزش‎های مشترک کپی برداری کند. سیاستگذاران هم چنین نیاز بدان دارند تا آگاه باشند که سرمایه اجتماعی، خصوصا وقتی گروه هایی که شعاع اعتمادشان ناچیز است آن را تداعی می‎کنند می‎توانند آثار خارجی منفی تولید کند و برای جامعه محیط بر آن گروه‎ها زیان و صدمه به بار آورد.» (فوکویاما، ۱۳۸۹، صص ۱۹۳ – ۱۹۴)
دوم، عرصه‎ای که در آن دولت‎ها احتمالا بزرگ ترین قابلیت مستقیم در به وجود آوردن سرمایه اجتماعی را دارند، آموزش و پرورش است. «موسسات آموزشی، سرمایه انسانی را صرفا انتقال نمی دهند بلکه سرمایه اجتماعی را به شکل قواعد و هنجارهای اجتماعی نیز منتقل می‎سازند. این نکته نه فقط در آموزش ابتدایی و متوسطه بلکه در آموزش عالی نیز مصداق دارد. پزشکان تنها پزشکی نمی آموزند بلکه سوگند بقراط را نیز فرا می‎گیرند. یکی از بزرگ ترین راه‎های جلوگیری از فساد این است که کیفیت آموزش حرفه‎ای دیوان سالاران عالی رتبه را افزایش بدهند و روحیه ]همکاری[ گروهی در بین این نخبگانبه وجود آورند.» (فوکویاما، ۱۳۸۹، ص۱۹۴) سوم، دولت‎ها به طور غیر مستقیم ]فرایند[ ایجاد سرمایه اجتماعی را از طریق تامین کالاهای عمومی به شیوه‎ای کارآ و به اندازه کفایت، به ویژه از طریق تعریف و تثبیت حقوق مالکیت و امنیت عمومی ترویج و تحکیم کنند. «دیگوگامبتا نشان داده که مافیای سیسیلی را می‎توان همچون محافظ خصوصی حقوق مالکیت در بخشی از ایتالیا دانست که دولت به طور تاریخی در ایفای وظیفه تعریف و تثبیت حقوق مالکیت قصور ورزیده است.» (فوکومایا، ۱۳۸۹، ص۱۹۴) تمامی این مثال‎ها از نقش و تاثیر برنامه‎ ریزی برای توسعه پایداری اجتماعی در محله‎ها تاکید دارند.
۵-۳-۲-تقویت راه هایی برای ارتباط های شخصی ( ارتباط بصری ، گفتاری و دیداری)
غالباً طراحی صندلی ها و جاهایی برای نشستن بد است و با زندگی اجتماعی جور در نمی آید اما نبود صندلی کافی هم بیانگر تحمل اجباری زندگی اجتماعی غیر خلاق است. وجود صندلی های ردیفی بیانگر درک نکردن نیاز انسان برای صحبت کردن و گرد هم نشستن است. صندلی های ثابتی که به طرزی کاملاً هنری طراحی شده بیشتر تمایل برای تزیین فضا را نشان می دهد تا فراهم آوردن مکانی دوستانه. فقدان صندلی های راحت بی توجهی به بزرگسالان را نشان می دهد و حذف پله ها و سکوهای قابل نشستن بیانگر نابردباری در مورد جوانان است.
«چهره» گیراترین اندام انسانی است.اگر انسان نمی توانست بیان عواطف و احساسات را در چهره «دیگری » ببیند و آنرا درک کند چهره «دیگری» گیرایی خود را از دست می داد. چقدر جالب است که زندگی انسان ، منش او را می سازد، منشی که می توان آنرا در چهره او خواند و چقدر مهیج است که می توان با نگاهی سریع به صورت انسان دیگری ، پاسخ به یک رویداد اجتماعی را دریافت. این نوع ارتباط های ضعیف به صندلی هایی روبروی هم نیاز دارد و نه صندلی هایی دور از هم (‌یا در کنار هم).
در موفق ترین فضاهای عمومی ، می توان صندلی هایی را دید که فضایی را ایجاد کرده است که انواع ارتباط ها را میسر می سازد (درست مثل صحنه ای که خوب طراحی شده باشد) افراد می توانند از میان امکان های مختلف ، جای دنج و مطلوب خود را برای نشستن انتخاب کنند و به میل خود ، محل خود را تغییر دهند. مکان هایی برای نشستن ، این امکان را برای افراد تنها فراهم می آورد که سرانجام دوست یا آشنایی پیدا کنند. تاریخ نشان داده است که توجه و دقت در طراحی فضاهای عمومی ، مناسب کردن آنها برای جشن و سرور در کنار رویدادهای اجتماعی روزمره و فعالیت های شغلی در تمام ساکنان حس ” شهروند ” بودن را القا می کند. آنچه برای طراحی مورد نیاز است ، رهیافتی زیست بومی تر است ، رهیافتی که ارتباط نظام مند میان شکل های مختلف محیط و جریانات اجتماعی و نیاز به فعال کردن همه همسایگان در تصمیم گیری را مدنظر قرار دهد ، از متخصصان گرفته تا اعضای عادی جامعه.
گرد هم آوردن یا پراکندن
زمانی که ساختمان ها با فاصله زیاد نسبت به یکدیگر واقع شده و ورودی ها در جهاتی دور از یکدیگر قرار گرفته باشند، مردم وفعالیت ها پراکنده می شوند. بر عکس، اگر ساختمان ها و عملکرد ها به گونه ای قرار گیرند که فضاهای عمومی تا حد امکان متراکم شوند، به شکلی که فواصل موجود برای عبور عابر پیاده و تجارب حسی او تا حد امکان کوتاه باشد، مردم و فعالیت ها نیز مجتمع می شوند و روابط اجتماعی گسترش می یابد.
گرد آمدن مردم و وقایع در فضا و زمان، پیش نیاز وقایع است، اما اینکه چه فعالیت هایی امکان گسترش دارند، اهمیت بیشتری دارد. شرایط مطلوب برای حرکت در فضا، گردش و نیز شرکت در گستره وسیع فعالیت های گروهی و تفریحی باید وجود داشته باشد.
اگر فضاها برای انجام فعالیت های پیاده روی، ایستادن و نشستن، جذاب باشند (این مطلب به خودی خود کیفیت مهمی است) گستره وسیع دیگر فعالیت ها (بازی، ورزش، فعالیت های اجتماعی و غیره) زمینه خوبی برای رشد خواهند داشت.
عملکردها و فعالیت های منفرد باید مورد به مورد ارزیابی شوند و مطابق با ارزش آنها به عنوان جاذبه های فضا و اهمیت آنها برای عملکردشان در فضای خارجی مورد بررسی قرار گیرند. طراحی هر متر مربع فضا، بر اساس محدودیت های شعاع عملکرد افراد و نیز دامنه حسی طبیعی آنها حائز اهمیت فراوان است (گل، ۱۹۸۷).
مخلوط کردن یا جدا کردن
مخلوط کردن، یعنی به فعالیت های گوناگون و گروه های مختلف مردم (افرادی که از لحاظ شغل، سن یا جنس با یکدیگر متفاوت اند) امکان عملکردهای مختلف با یکدیگر یا در کنار هم داده شود و جدا کردن یعنی عملکردها و گروه های مختلف مردم از یکدیگر مجزا شوند. هدف از مخلوط کردن فعالیت ها، اختلاط وقایع و افراد گوناگون در مقیاس بسیار کوچک است.
دعوت کردن یا دفع کردن
جاذب یا دافع بودن فضای عمومی بستگی به شکل قرارگیری فضای عمومی در رابطه با فضای خصوصی و چگونگی طراحی مرز بین این دو دارد. مرزهای انعطاف پذیر، به شکل نواحی انتقالی ای که کاملا خصوصی یا کاملا عمومی نیستند، عملکرد ارتباط دهنده دارند و از نظر فیزیکی و روانی حرکت ساکنان و فعالیت ها را بین فضای عمومی و خصوصی و فضای خارج و داخل سهولت می بخشند.
گشودن یا بستن
تراکم پیاده رو
در فضای پیاده، تعداد افراد، ابعاد و میزان سطحی که در آن حد، فضا زنده است اهمیت دارد. نمی توان تصور کرد که افزایش تعداد افراد موجود در هر مترمربع موجب زنده بودن فضا می شود، عوامل دیگری چون فضاهای مجاور، نحوه جمع شدن مردم و نوع فعالیتی که انجام می دهند، تأثیر بسزایی در زنده بودن فضا دارد. با وجود این، فضای اشغال شده بر حسب متر مربع به ازای هر نفر، تخمین تقریبی و منطقی از فضای زنده به دست می دهد.
۵-۴-شاخصه‌های پایداری اجتماعی در محلات و مجتمع‎های سکونتی شهر مشهد
مدنی‌پور و نوریان (۱۳۸۷، صص ۱۲-۴۶) در خصوص فضاهای عمومی و خصوصی شهر، عرصه‎های گروهی و فضاهای مشترک موجود در آپارتمان‎ها و مجتمع‎های مسکونی، متغیرها و شاخص‎های متنوعی را مطرح می کنند. بررسی شاخصه‌های پایداری اجتماعی گامی در جهت تحلیل عملیاتی اهداف توسعه پایدار در ابعاد مختلف اجتماعی محسوب می‎شود. در مطالعات جنکز و همکارانش (۲۰۱۰) در ارتباط بین پایداری اجتماعی و شکل شهر، هشت شاخص مختلف برای ارزیابی جنبه‌های متفاوت پایداری اجتماعی مطرح شده که شامل موارد زیر می‌‌باشند:
صمیمت و تعاملات اجتماعی، که با میزان دیدار مکرر دوستان و خویشاوندان در محله، دیدار/صحبت/امانت گرفتن/شناختن برخی/تعداد بیشتری/ همه همسایگان با اسم و توافق بر اینکه اینجا مکانی است که همسایه‌ها از یکدیگر مراقبت کرده و یا صمیمی هستند، ارزیابی می‌شود.
حس غرور/ رضایت از محله، که با رضایت عمومی، ظاهر مناسب، و حس غرور، هویت و تعلق ارزیابی می‌شود.
رضایت از مسکن
امنیت، که با پاسخ‌های منفی به سوالات استاندارد در مورد امنیت پیاده‌روی تنها بعد از تاریکی، مشکلات جدی جرم و جنایت، مزاحمت توسط کودکان/جوان‌ها و یا ترافیک، و عدم حس راحتی/امنیت در منتظر ماندن برای وسیله نقلیه عمومی ارزیابی می‌شود.
محیط، که با نرخ منفی نور خیابان‌ها یا پارک‌ها/فضای باز، مشکلات جدی با همسایگان شلوغ، زباله/دیوارنویسی، فقدان پارکینگ یا میزان ترافیک.
جابه‌جایی، که با میزان زندگی کردن در مکانی کمتر از ۳ سال، یا اینکه در آینده نزدیک قصد جابه‌جا شدن به منطقه‌ای دیگر را به دلایل مربوط به سکونت و یا آن محیط دارند، ارزیابی می‌شود.
مشارکت در فعالیت‌های جمعی/گروهی
استفاده از امکانات/خدمات همسایگی
این جنبه‌ها زیر مجموعه ی ۲ بعد اصلی پایداری اجتماعی یعنی تساوی اجتماعی و پایداری اجتماع محلی هستند. با وجود اینکه تأکید این موارد بر جنبه پایداری اجتماع محلی است، «آخرین سرفصل کاملاً مرتبط با تساوی دسترسی است و می‌تواند به گونه‌های امکانات/خدمات، به عنوان مثال وسایل خدمات روزانه دربرابر خدمات فرهنگی و تفریحی، تقسیم شود. همچنین می‌توان این‌گونه بیان کرد که رضایت از مسکن و کیفیت محیط محلی جنبه‌هایی از تساوی‌اند» (Jenks & Jones, 2010: 113). از مجموع شاخص‌های مطرح شده که از بررسی تحقیقات و تجربیات گذشته به دست آمده است، می‌توان ویژگی‌های محله پایدار اجتماعی را به طور کلی مطرح کرد. اما همان‌طور که قبلاً هم گفته شد، نحوه بررسی و وزن این

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...